معنی حناق - فرهنگ لغت هوشیار
واژههای مرتبط با حناق
حناق
- حناق
- جَمعِ واژۀ حَنَق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). به معنی خشم و شدت خشم. رجوع به حنق شود
لغت نامه دهخدا
زناق
- زناق
- گلوبند گردن آویز، ایستار افسار گونه ای از زرفین و ریسمان که هنگام سرکشی ستور آن را کشند
فرهنگ لغت هوشیار