جدول جو
جدول جو

معنی عمات - جستجوی لغت در جدول جو

عمات
عمه ها، خواهران پدر، جمع واژۀ عمه
تصویری از عمات
تصویر عمات
فرهنگ فارسی عمید
عمات
جمع عمه، کاکیان خواهر پدر
تصویری از عمات
تصویر عمات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نعمات
تصویر نعمات
نعمت ها، احسان ها، نیکی ها، بهره ها، مال ها، روزی ها، خوشی ها، جمع واژۀ نعمت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعمات
تصویر نعمات
جمع نعمه، شیدان ها پلاو ها جمع نعمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نعمات
تصویر نعمات
((نِ عَ))
جمع نعمت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عمار
تصویر عمار
(پسرانه)
مرد با ایمان، ثابت و استوار، نام پسر یاسر از یاران پیامبر (ص)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عماد
تصویر عماد
(پسرانه)
اعتماد، تکیه گاه، نگاهدارنده، ستون
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امات
تصویر امات
جمع ام، مادران، گوهران بن ها جمع ام مادران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمات
تصویر حمات
جمع حامی پشتیبانان نگهدارندگان نگهبانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمات
تصویر تمات
فرانسوی گوجه فرنگی بکاه سر گوجه فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمات
تصویر سمات
داغها و نشانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمات
تصویر شمات
تک ندارد سر شکستگان سر کوفتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عفات
تصویر عفات
عفوکنندگان، آمرزندگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عدات
تصویر عدات
دشمنان، جمع واژۀ عادی
در عداد: در شمار، در ردیف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عمایت
تصویر عمایت
لجاج، خیره سری، گمراهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عماء
تصویر عماء
ابر مرتفع، ابر پرباران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سمات
تصویر سمات
سمت ها، داغها، نشانها، جمع واژۀ سمت
سامی ها، عالی ها، بلندپایگان، بلند مرتبه ها، جمع واژۀ سامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عمارت
تصویر عمارت
بنا، ساختمان، بنای عالی، برای مثال هرکه آمد عمارتی نو ساخت / رفت و منزل به دیگری پرداخت ی وآن دگر پخت همچنین هوسی / واین عمارت به سر نبرد کسی (سعدی - ۵۲)، ساختن، آباد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصات
تصویر عصات
عاصی ها، آنانکه از کسی یا چیزی به ستوه آمده اند، نافرمان ها، عصیان کننده ها، سرکش ها، گناهکارها، جمع واژۀ عاصی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عماد
تصویر عماد
ستون، آنچه به آن تکیه می کنند، تکیه گاه، بناهای بلند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صمات
تصویر صمات
ساکت، خاموش شدن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع عاری، برهنگان لرزنده، درخشنده، جنبنده زاب است برای نیزه و درخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عتات
تصویر عتات
پیکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عدات
تصویر عدات
جمع عادی، دشمنان بیداد گران جمع عادی دشمنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عضات
تصویر عضات
هر درخت بزرگ خاردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمارت
تصویر عمارت
آباد کردن، بنا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمار
تصویر عمار
تحیت و تهنیت گفتن، دیر زیستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عماد
تصویر عماد
چوبی که خانه بر آن استوار شود، ستون
فرهنگ لغت هوشیار
گمراهی، ستهیدگی، نا بینایی، ابر تنک، ابر تو در تو، ابر بارنده ابر مرتفع، ابر باران ریز، مرتبت احدیت
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از اعمال حج و آن اعمالی است که حاجیان در مکه انجام دهند حج اصغر، جمع عمرات عمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمایت
تصویر عمایت
لجاج، گمراهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمان
تصویر عمان
اروستان نام سرزمینی است
فرهنگ لغت هوشیار
جمع عامل، گماشتگان کار گزاران جمع عامل کارکنان کارگزاران گماشتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عماق
تصویر عماق
جمع عمیقه، دورتک ها گود ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عماس
تصویر عماس
جنگ سخت، کار بی سر و ته، شیر تنومند، سختی پتیار، تاریک
فرهنگ لغت هوشیار