جدول جو
جدول جو

معنی عصات

عصات
عاصی ها، آنانکه از کسی یا چیزی به ستوه آمده اند، نافرمان ها، عصیان کننده ها، سرکش ها، گناهکارها، جمع واژۀ عاصی
تصویری از عصات
تصویر عصات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با عصات

عصات

عصات
عصاه. جَمعِ واژۀ عاصی. (غیاث اللغات). سرکشان و نافرمانان و یاغیان. رجوع به عاصی و عصاه شود:
کی بدیدندی عصات آن معجزات
معصیت طاعت شد ای قوم عصات.
مولوی
لغت نامه دهخدا

عصار

عصار
روغن گر، کسی که از دانه هایی مانند کرچک، کنجد و امثال آن ها روغن می گیرد، افشره گر
عصار
فرهنگ فارسی عمید