- عبدالحی (پسرانه)
- بنده پروردگار همیشه زنده
معنی عبدالحی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بندۀ خدا، کنایه از احمق، کودن، خنگ
بنده خدا:جمع عباد الله، انسان کامل، نامی است از نامهای مردان
خرده سنجی، ریشخند، جهانرهایی زبانزد سوفیگری منسوب به ابدال. سمت و صفت ابدال فقر ترک وارستگی، ظرافت و تمسخر
منسوب به عبدالله (بطنی از خولان)