جدول جو
جدول جو

معنی عبدالحی

عبدالحی
(عَ دُلْ حَیْی)
ابن احمد بن محمد بن العماد العکری الحنبلی، مکنی به ابوالفلاح مورخ، فقیه، عالم به ادب بود. از تالیفات اوست: شذرات الذهب فی اخبار من ذهب در هشت جزء و غیره. وی به سال 1032 هجری قمری متولد و در 1089 درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
ابن علی بن محمد الطالوی الحنفی الدمشقی. او را دیوان شعر و کتابی است در ادب به نام مرور الصبا و الشمول. وی به سال 1117 هجری قمری به دمشق درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
بعلی بن ابی بکر البعلی معروف به طرزالریحان. عالم به ادب بود، او را دیوانی است. وی به سال 1034 میلادی به دمشق متولد و در 1099 میلادی درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
منشی، از خطاطان مشهور و در خط نستعلیق سرآمد بود، در زمان سلطان سعید مدتی صاحب دیوان انشاء بود مناشیر مینوشت وبعد از واقعۀ قراباغ منظور نظر تربیت امیرحسن بیک شده تا آخر حیات در ملازمت سلاطین آق قوینلو به همان منصب اشتغال داشت. (از حبیب السیر ج 4 چ دوم ص 108)
لغت نامه دهخدا