جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با عبدالغنی

عبدالغنی

عبدالغنی
عریسی. روزنامه نگار و از شهداء عرب است. مولد وی بیروت بود. وی روزنامۀ یومیۀ المفید را که از قدیمی ترین روزنامه های سوریه است منتشر کرد و به سال 1334 هجری قمری در دیوان عالی محکوم و اعدام شد. از تألیفات اوست: کتاب البنین. (از الاعلام زرکلی)
فضلی دمشقی. طبیبی ماهر بود. و او را تألیفاتی است که بعضی از آنها به طبع رسیده است. وی به سال 1288 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا

ابوالغنی

ابوالغنی
تیره ای از شعبه عرب جباره از عشایر خمسۀ فارس
لغت نامه دهخدا

عبدالعزی

عبدالعزی
بطنی است از عبدمناف از قریش از عدنانیه فرزندان عبدالعزی بن عبد شمس بن عبدمناف. (از معجم قبائل العرب)
لغت نامه دهخدا

عبدالعزی

عبدالعزی
ابن قصی بن کلاب از قریش از عدنان جد جاهلی از عقبۀ هبار بن الاسود است. (از الاعلام زرکلی) (صبح الاعشی ج 1 صص 356- 357)
ابن عبدالشمس بن عبدمناف از قریش از عدنان. جد جاهلی است. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا

عبدالنبی

عبدالنبی
ابن علی بن مهدی الحمیری. صاحب زبید. وی پس از مرگ برادرش مهدی به سال 559 هجری قمری به امارت رسید و با ملوک یمن جنگ کرده و تمام اموال و ذخایر یمن بدو منتقل گردید وی سپاهیانی را که در جنگ میگریختند میکشت. عبدالنبی عالم به ادب بود و او را شعری است. اسبان و سلاحهای جنگی را در اصطبل ها و مخزنهای خود نگهداری میکرد و هیچ یک از افراد نمیتوانستند اسبی و سلاحی نزد خود داشته باشند و در مواقع ضرورت به اندازۀ حاجت بدانها اسب و سلاح میداد. همواره جنگهائی میان او و بلوک یمن ادامه داشت و سرانجام سلطان علی بن حاتم بر وی ظفر یافت و به سال 570 هجری قمری به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا