جمع واژۀ کعنب. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). رجوع به کعنب شود. - کعانب الرأس، آگندگی و گرهی در سر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، جمع واژۀ کعانب. (منتهی الارب). رجوع به کعانب شود
جَمعِ واژۀ کَعنَب. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). رجوع به کعنب شود. - کعانب الرأس، آگندگی و گرهی در سر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، جَمعِ واژۀ کُعانِب. (منتهی الارب). رجوع به کعانب شود
درختی است با برگ های کوچک و بی کرک و شفاف، گل هایش کوچک و زرد رنگ و شامل دم گل بسیار کوتاه است. میوه اش شفت و مایل به قرمز، شفاف و کروی است که به بزرگی یک زیتون می رسد و دارای طمعی بسیار مطبوع است، چوبی سخت و سرخ رنگ که شاطران در دست گیرند، تبرخون
درختی است با برگ های کوچک و بی کرک و شفاف، گل هایش کوچک و زرد رنگ و شامل دم گل بسیار کوتاه است. میوه اش شفت و مایل به قرمز، شفاف و کروی است که به بزرگی یک زیتون می رسد و دارای طمعی بسیار مطبوع است، چوبی سخت و سرخ رنگ که شاطران در دست گیرند، تبرخون