- طوماری
- فرورتکیک آنچه وابسته به فرورتک است، روشن آشکار دبیره خوانا منسوب به طومار، خط و قلم جلی مقابل غباری
معنی طوماری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مکتوب یا نامۀ بلند، دفتر، صحیفه، نامه، تومار، طامور
نامه، دفتر، صحیفه، لوله کاغذی
نامه، دفتر، نوشته دراز
ناتندرستی ناخوشی مرض
آبادگری، رازی گری، مهرازی
اندوهگینی، گرفتگی
لوس ننر شخصی که اطواردر میاورد
ناباوری به دینT عدم اعتقاد به روزشمار
یونانی تازی گشته شاه انگبین انگبین داود عسل داود
خر خیر از گیاهان خرخیار
نوعی نان شیرینی خشک و سبک
شغل و عمل کسی که پارچه را آهار میدهد
برشته شده، نوعی نان خشک و برشته
طومارها، مکتوبها یا نامه های بلند، دفترها، صحیفه ها، نامه ها، جمع واژۀ طومار
پاک کردن غلات از سنگریزه و خار و خاشاک به وسیلۀ غربال
دیر، دراز دور و دراز رخته دراز طویل، دیر. ممتد، دراز
پدرام (وحشی) آدمی پرنده، تلخوم (گویش گیلکی) پرنده ای از راسته کبوتران بیگانه، کسی وحشی (مرغ کبوتر مردم)، کسی احدی
جمع طومار
قوماروس
شغل گاوبان نگاهبانی گاو محافظت گاو
رازیگری مهرازی ساختمان غلگیری عمل و شغل معمار، عمارت آبادانی
هموار بودن مسطح بودن، جای هموار و مسطح: این محال بود که از یک طبیعت اندر یک گوهر جای بیغوله آید و جای همواری
الک کردن غلات و حبوبات
برشته
دراز، طویل، دیر
وحشی (مرغ، کبوتر، مردم)، کسی، احدی
گردنده، انجمنی که در سال ۱۹۰۵ میلادی از صاحبان صنایع و بازرگانان بزرگ به منظور کمک به امور خیریه در شهر شیکاگو تشکیل شد و به تدریج در اغلب کشورهای جهان شعبه هایی تاسیس کرد. در تهران نخستین باشگاه روتاری در سال ۱۹۵۶ تاسیس شد
دراز، بلند، کشیده، برای مثال با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کرد / قصۀ طول امل را که سخن طولانی ا ست (سلیم - لغتنامه - طول امل)
رنجوری، ناخوشی، مرض
بیماری ارثی: در پزشکی هر یک از بیماری هایی که به وسیلۀ پدر و مادر یا اجداد به فرد منتقل می شود
بیماری های زهروی: در پزشکی بیماری های مقاربتی، از قبیل سوزاک و سیفلیس
بیماری عفونی: در پزشکی مرضی که به واسطۀ میکروب مخصوص عارض می شود و با تماس مستقیم یا غیر مستقیم قابل انتقال به دیگری است
بیماری مقاربتی: در پزشکی هر یک از بیماری هایی که به وسیلۀ آمیزش جنسی با شخص بیمار به فرد منتقل می شود
بیماری ارثی: در پزشکی هر یک از بیماری هایی که به وسیلۀ پدر و مادر یا اجداد به فرد منتقل می شود
بیماری های زهروی: در پزشکی بیماری های مقاربتی، از قبیل سوزاک و سیفلیس
بیماری عفونی: در پزشکی مرضی که به واسطۀ میکروب مخصوص عارض می شود و با تماس مستقیم یا غیر مستقیم قابل انتقال به دیگری است
بیماری مقاربتی: در پزشکی هر یک از بیماری هایی که به وسیلۀ آمیزش جنسی با شخص بیمار به فرد منتقل می شود
گیاهی معطر از خانوادۀ نعناعیان با شاخه های نازک و برگ های ریز که از آن اسانس می گیرند و دم کردۀ برگ و گل آن در مداوای آسم، سیاه سرفه، ضعف اعصاب و بی خوابی نافع است، اکلیل الجّبل، اکلیل کوهی
Ailment, Illness, Morbidity, Sickness
Longwinded
Stormy, Tempestuous, Tempestuously