معنی طولانی - فرهنگ فارسی عمید
معنی طولانی
- طولانی
- دراز، بلند، کشیده، برای مثال با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کرد / قصۀ طول امل را که سخن طولانی ا ست (سلیم - لغتنامه - طول امل)
تصویر طولانی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با طولانی
طولانی
- طولانی
- دیر، دراز دور و دراز رخته دراز طویل، دیر. ممتد، دراز
فرهنگ لغت هوشیار