جدول جو
جدول جو

معنی طورانی

طورانی
وحشی (مرغ، کبوتر، مردم)، کسی، احدی
تصویری از طورانی
تصویر طورانی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با طورانی

طورانی

طورانی
پدرام (وحشی) آدمی پرنده، تلخوم (گویش گیلکی) پرنده ای از راسته کبوتران بیگانه، کسی وحشی (مرغ کبوتر مردم)، کسی احدی
فرهنگ لغت هوشیار

بورانی

بورانی
نان خورشی که از اسفناج و کدو و بادنجان با ماست و کشک سازند
بورانی
فرهنگ لغت هوشیار

بورانی

بورانی
غذایی که از اسفناج یا بادمجان، ماست و سیر تهیه می شود
بورانی
فرهنگ فارسی عمید

طولانی

طولانی
دیر، دراز دور و دراز رخته دراز طویل، دیر. ممتد، دراز
طولانی
فرهنگ لغت هوشیار

نورانی

نورانی
آذرنگ درفشان شیدا تاپیک روشن منسوب به نور دارای نورمنور مقابل ظلمانی
فرهنگ لغت هوشیار