جدول جو
جدول جو

معنی طناف - جستجوی لغت در جدول جو

طناف(طَ)
طناب، در تداول عامیانه
لغت نامه دهخدا
طناف
طناب
تصویری از طناف
تصویر طناف
فرهنگ لغت هوشیار
طناف((طَ))
طناب
تصویری از طناف
تصویر طناف
فرهنگ فارسی معین
طناف
طناب، طناب
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طنان
تصویر طنان
(دخترانه)
پرطنین، بلندآوازه، مشهور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طناز
تصویر طناز
(دخترانه)
با ناز و کرشمه، بسیار زیبا، دلنشین و فریبنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طنان
تصویر طنان
پرطنین، آهنگین، شیوا، بلندآوازه، مشهور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طواف
تصویر طواف
کسی که چیزی را برای فروش در کوچه و بازار می گرداند، کاسب دوره گرد، بسیار طواف کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طناز
تصویر طناز
زیبا و پرعشوه، مسخره کننده، طنزگو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طناب
تصویر طناب
رسن، ریسمان، رشتۀ کلفت
طناب انداختن: کمند انداختن، با کمند کسی را گرفتار ساختن، ریسمان به گردن کسی انداختن و او را خفه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طواف
تصویر طواف
دور کعبه گشتن، گرد چیزی گشتن، پیرامون چیزی گشتن، دور زدن
طواف نسا: از اعمال حج تمتع که پس از سعی میان صفا و مروه انجام می دهند و دو رکعت نماز می خوانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طنافس
تصویر طنافس
جمع واژۀ طنفسه، بساط، گستردنی، فرش، زیلو، حصیر
فرهنگ فارسی عمید
(حَطْءْ)
طنوفه. طنف. بدباطن گردیدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طَ فِ)
جمع واژۀ طنفسه. (منتهی الارب) (دهار). رجوع به طنفسه شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ طنف و طنف و طنف و طنف. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). تندی از کوه بیرون برآمده و آنچه برآید از کوه و سر کوه. (آنندراج). رجوع به کلمه های مذکور شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از طواف
تصویر طواف
طوف، گرد و پیرامون کعبه گشتن، گرد بر چیزی بر آمدن، دور زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قناف
تصویر قناف
دراز ریش، کلان بینی، درشت اندام، نره کلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کناف
تصویر کناف
یارمندی، همیاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طناب
تصویر طناب
ریسمان، خیمه، بند، رشته کلفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طناز
تصویر طناز
بسیار فسوس کننده، افسونگر، دست انداز، شوخ و پر ناز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نطاف
تصویر نطاف
جمع نطفه، تم ها زهک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنان
تصویر طنان
پرآوا بانگی، زرین پر مگسخوار از پرندگان بلند آوازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهاف
تصویر طهاف
ابر بلند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طراف
تصویر طراف
خیمه چرمین، شرف، مجد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طفاف
تصویر طفاف
سیاهی شب، لب پری، اسپ نوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آناف
تصویر آناف
جمع انف، بینی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنافس
تصویر طنافس
زشت خویی گردیدن پس از نیکخویی، پوشیدن جامه های بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنافه
تصویر طنافه
بد نهادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طراف
تصویر طراف
((طِ))
خرگاه ادیم، خیمه چرمین، جمع طرف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طنان
تصویر طنان
((طَ نّ))
بلندآوازه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طناز
تصویر طناز
((طَ نّ))
شوخ، کرشمه، به ناز خرامنده، مسخره کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طناب
تصویر طناب
((طِ یا طَ))
ریسمان، رسن، رشته کلفت
با طناب (پوسیده) کسی توی چاه رفتن: کنایه از فریب کسی را خوردن و به اعتماد او دست به کاری زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طناب
تصویر طناب
((طَ نّ))
مسافتی از زمین که معادل 809/0 جریب است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طناب
تصویر طناب
ریسمان، کمند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آناف
تصویر آناف
بینی ها
فرهنگ واژه فارسی سره