معنی نطاف - فرهنگ لغت هوشیار
واژههای مرتبط با نطاف
نطاف
نطاف
جَمعِ واژۀ نطفه. رجوع به نطفه شود، خوی. (مهذب الاسماء). عرق. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
نطاف
نطاف
بهله، و آن پوستی است که به اندام پنجۀ دست دوزند و میرشکاران و چرغ و بازداران بر دست کنند. (برهان قاطع). دستکش چرمین که بازبانان می پوشند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نطاف
نطاف
نطف. تنطاف. نطفان. نطافه. (اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به نَطف شود
لغت نامه دهخدا
نکاف
نکاف
بهله، دستکش چرمی که در قدیم شکارچیان به دست می کردند برای نگاه داشتن باز بر روی دست، نکاپ، نکاب
فرهنگ فارسی عمید
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.