پر و لبالب گردیدن آوند و پر کردن آن (لازم و متعدی). (منتهی الارب). سرریز شدن. لبریز شدن. لبالب و پر شدن ظرف. (منتخب اللغات) ، پر شدن از شراب، بر تمامی ایام بچه آوردن زن، برداشتن باد پنبه را و بردن. (منتهی الارب)
پر و لبالب گردیدن آوند و پر کردن آن (لازم و متعدی). (منتهی الارب). سرریز شدن. لبریز شدن. لبالب و پر شدن ظرف. (منتخب اللغات) ، پر شدن از شراب، بر تمامی ایام بچه آوردن زن، برداشتن باد پنبه را و بردن. (منتهی الارب)
تصویر بدون رنگ، مطرح کردن، پیشنهاد کردن، ارائه کردن، پی ریزی کردن، بنا نهادن، نقشه، مطلب، در علوم ادبی خلاصۀ حوادث یک داستان، در علوم سیاسی قانونی که برای مطالعه و تصویب تهیه می شود، دور انداختن، حذف کردن، ویژگی آنچه به زور و اجبار فروخته شود طرح افکندن: طرح ریختن، بنیان نهادن، پی افکندن طرح ریختن: کنایه از برای کاری برنامه ریزی کردن، چیزی را از روی نقشه ساختن، نقشۀ ساختن چیزی را کشیدن طرح کردن: نقشۀ چیزی یا کاری را کشیدن، مطرح کردن، پیشنهاد کردن، ارائه کردن، فروختن، دور انداختن، رها کردن، تحقیر کردن
تصویر بدون رنگ، مطرح کردن، پیشنهاد کردن، ارائه کردن، پی ریزی کردن، بنا نهادن، نقشه، مطلب، در علوم ادبی خلاصۀ حوادث یک داستان، در علوم سیاسی قانونی که برای مطالعه و تصویب تهیه می شود، دور انداختن، حذف کردن، ویژگی آنچه به زور و اجبار فروخته شود طرح افکندن: طرح ریختن، بنیان نهادن، پی افکندن طرح ریختن: کنایه از برای کاری برنامه ریزی کردن، چیزی را از روی نقشه ساختن، نقشۀ ساختن چیزی را کشیدن طرح کردن: نقشۀ چیزی یا کاری را کشیدن، مطرح کردن، پیشنهاد کردن، ارائه کردن، فروختن، دور انداختن، رها کردن، تحقیر کردن
شهریست از ناحیۀ اوسیم بر ساحل غربی نیل روبروی فسطاط. (از نخبهالدهر دمشقی ص 232). رجوع به اطفیح شود، در تداول فارسی، معلومات. دانستنیها. اخبار. - ادارۀ اطلاعات، ادارۀ اخبار. سازمان تجسسات. - روزنامۀ اطلاعات، نام روزنامۀ کثیرالانتشار پایتخت است که عصرها منتشر میشود و میتوان گفت که مهمترین روزنامۀ پرتیراژ ایران است
شهریست از ناحیۀ اوسیم بر ساحل غربی نیل روبروی فسطاط. (از نخبهالدهر دمشقی ص 232). رجوع به اطفیح شود، در تداول فارسی، معلومات. دانستنیها. اخبار. - ادارۀ اطلاعات، ادارۀ اخبار. سازمان تجسسات. - روزنامۀ اطلاعات، نام روزنامۀ کثیرالانتشار پایتخت است که عصرها منتشر میشود و میتوان گفت که مهمترین روزنامۀ پرتیراژ ایران است
انداختن، دور کردن، افکندن، پیشنهاد کردن، نقاشی کردن، طرح اولیه چیزی را برداشتن، فروختن جنسی به زور به رعایا، گستردن، پهن کردن، کناره گرفتن از کاری، بیرون اندازی
انداختن، دور کردن، افکندن، پیشنهاد کردن، نقاشی کردن، طرح اولیه چیزی را برداشتن، فروختن جنسی به زور به رعایا، گستردن، پهن کردن، کناره گرفتن از کاری، بیرون اندازی