جدول جو
جدول جو

معنی طرح

طرح((طَ))
انداختن، دور کردن، افکندن، پیشنهاد کردن، نقاشی کردن، طرح اولیه چیزی را برداشتن، فروختن جنسی به زور به رعایا، گستردن، پهن کردن، کناره گرفتن از کاری، بیرون اندازی
تصویری از طرح
تصویر طرح
فرهنگ فارسی معین