شهری است به اندلس. (منتهی الارب). یاقوت آرد: شهری است به اندلس متصل به اعمال طرطوشه و آن میان طرطوشه و برشلونه واقع است و میان طرکونه و هر یک از دوشهر مزبور 17 فرسخ مسافت است. (از معجم البلدان). وصاحب الحلل السندسیه آرد: طرکونه شهری دریائی است که ساکنان آن هم اکنون بیش از 25 هزار تن نیست، در صورتی که شهر مزبور در روزگار رومیان دارای یک میلیون تن بوده است. این شهر یکی از مراکز اسقفهاست و اسقف آن را مانند اسقف طلیطله بریماط اسپانیا مینامند. جایگاه اسقف ها در بلندترین نقطۀ خاوری شهر در محل قلعۀ قدیم واقع است و کنیسۀبزرگ نیز در همان محل است. این شهر به دو قسمت قدیم و جدید تقسیم میشود. ناحیۀ بلند آن را بخش قدیم تشکیل میدهد و در آن بقایا و آثار بسیار و سنگ نبشته هائی از روزگار رومیان است و قسمت جدید شهر دارای خیابانهای مستقیم است و همین بخش است که در کنار دریا واقع میباشد. و باره های طرکونه از سه سوی نمودار است و تنها بارۀ جانب باختری آن منهدم گردیده است. این شهر در روزگار ایبریها بنیان نهاده شده است و گویند نخستین کسانی که در آن سکونت گزیده اند یکی از قبایل ایبری موسوم به سیسیتان بوده اند که مسکوکاتی هم از آنان به یادگار مانده است و همین قبیله نیز باره های شهر را در سال 267 قبل از میلاد بنا کرده اند و هنگامی که میان کارتاژها و رومیان جنگ روی داد سرداران رومی از قبیل سیبیون و همراهانش به شهرهجوم آوردند و بر آن استیلا یافتند و در آن بندر و باره های بلندی بنیان نهادند و از آن پس شهر مزبور جزومهمترین مستعمرات رومیان در اسپانیا بشمار میرفت. واین واقعه یعنی تصرف شهر به دست رومیان پس از سال 218 قبل از میلاد روی داده است. آنگاه در سال 26 اگوست قیصر روم بدین شهر رفت و در آنجا سکونت گزید و در آن هیکلی (معبدی) عظیم و بناهای باشکوهی بنیان نهاد و والیان روم نیز از روش وی پیروی میکردند و دلبستگی و توجه خاصی بدین امر مبذول میداشتند و آثار عظیم ایشان در این عصر نیز همچنان گواه نموداری است. در سال 475 میلادی گت ها بر طرکونه استیلا یافتند و تازیان بسال 713 میلادی آن شهر را متصرف شدند وهنگامی که مسیحیان در سال 1818 میلادی طرکونه را از تازیان بازستدند مرکز اسقف ها را بار دیگر بنیان نهادند ولی شهر مزبور آن اهمیت تجارتی را که در گذشته داشت به دست نیاورد بلکه بازرگانی اسپانیا در جهت شمال به بارسلن و در جهت جنوب به بلنسیۀ عربی انتقال یافت.و نیز باید دانست که بندر طرکونه در دوران عرب بجز بندر کنونی بوده است بلکه بندر مزبور در پائین آبادیهای ساحلی بندر جدید قرار داشته است، آنگاه کتلان در اواخر قرن پانزدهم بندر دیگری بنیان نهادند و آنها سنگهای تماشا خانه رومی را در این بندر بکار بردند. مشهورترین خیابانهای طرکونه عبارتند از: رملۀ سان جوان و رملۀ سان کارلوس و کنیسۀ بزرگ را بر روی پایه های هیکل (معبد) رومی و پایه های مسجد جامع زمان قدرت عرب بنیان نهاده اند و همینکه در سال 1818 عرب را از طرکونه راندند بیدرنگ مسجد را به کنیسه تبدیل کردند و طول این عبادتگاه یکصد و چهار متر است و دارای برجی است که ارتفاع آن 65 متر است و در آن از نامورترین نقاشان و مجسمه سازان تصاویر و مجسمه هائی وجود دارد و قبر ژاک اول آراگونی ملقب به فاتح و متوفی بسال 1276م. در آن کنیسه واقع است. و در شهر طرکونه موزۀ مخصوص نگهداری آثار باستانی است که در آن مجسمه ها و تابوتها و تکه های کاشی بسیار متعلق به عهد رومیان و جز آنان وجود دارد و نیز در موزۀ مزبور انواع سلاحهاو سکه های ایبری و فینیقی و رومی یافت میشود و از جمله یادگارهای مشهور طرکونه قنات معلق رومی است که درآن از رود غیه آب جاری ساخته اند. این قنات دارای دو طبقه است، طبقۀ پائین آن دارای یازده کمانه و طبقۀ بالای آن دارای 25 کمانه است. طول طبقۀ نخستین 73 متر و طول طبقۀ دوم 217 متر است و محل جریان آب از آغاز سرچشمۀ آن بطول 35 کیلومتر است. در روزگار فرمانروائی عرب طرکونه را شهر یهود میگفتند زیرا گروه بسیاری از یهودیان در آن سکونت داشتند چنانکه در غرناطه نیز اقوام یهود بسیار بودند. در دائره المعارف اسلام آمده است که: عرب بسال 724 میلادی طرکونه را ویران کردند و بر آن استیلا یافتندو شهر مزبور تا پایان فرمانروائی دولت اموی اندلس همچنان در تصرف عرب بود لیکن پس از سقوط خلافت اموی درقرطبه و ظهور دوران ملوک طوایف، لویس حاکم اکیطانیه بدان شهر لشکر کشید و آن را متصرف شد، آنگاه عرب بدان لشکر کشیدند و آن را بازگرفتند. و بار دیگر رامون بیرانجه بدان شهر تاخت وبر آن استیلا یافت و باز عرب آن را بازستد و سرانجام در سال 1120 میلادی شهر مزبور به دست مسیحیان سقوط کرد و برای همیشه به تصرف آنان درآمد. و نیز در دائره المعارف اسلام ذکر پنجرۀ مرمر بدینسان آمده است که بر آن نام عبدالرحمان سوم مکتوب است و پنجرۀ مزبور در رواق کنیسۀ بزرگ است. و در این رواق پنجرۀ کوچکی بر دیواری است که بر آن تاریخی به خط کوفی نوشته شده و هم نام خلیفه الناصر بر آن مکتوب است و تاریخ مزبور سال 347 هجری قمری است. ولی صاحب دائره المعارف مینویسد که تاریخ مزبور سال 349 است... و در پیرامون طرکونه جلگۀ پهناور آبادی است که دارای تاکستانها و درختان زیتون و گردو و بادام فراوان است. این دشت را خط آهنی که از شهر و دهکده های بسیار میگذرد قطع میکنداز قبیل شهرهای ’رویس’ و ’سلبه’ و ’مونت بلانش’ که شهر اخیر بر کنار رود ’فرنکولی’ واقع است و دارای باره ها و برجهای قدیمی است و مردم از شهر مزبور به دیدن آثار دیر معروف به دیر ’سان پوبله’ میروند و این دیر به مردی موسوم به پوبله منسوب است که عرب زمام امور ناحیۀ هاردیتا را به وی سپرده بود. و در این دیر مقبره ای متعلق به ملوک آراگون بوده است و دیر مزبور بعلت فتنه هائی که بین سالهای 1828 و 1835 روی داده منهدم گردیده است و قبور نیز ویران شده است لیکن آثار آنها همچنان نمودار است و خط آهنی که از طرکونه به لارده میرود نخست در امتداد رود جریان دارد سپس از آن دور میشود و شارات برادس را قطع میکند و همچنان از جانب شرقی شارات بالا میرود تا به جایگاهی میرسدکه ارتفاع آن بیش از هزار متر است. مقبرۀ ملوک بسمت پائین و نشیب میگراید و پس از گذشتن از شهرهائی مانند وینکسا و فلورستا و برجاس و ژیندا به لارده میرسد و میان طرکونه و لارده بیش از صد کیلومتر مسافت است. اما خط آهن طرکونه به طرطوشه، از سمت راست مشرف بر دشت طرکونه و از سمت شمال مشرف بر دریاست و از ناحیه ای میگذرد که در آنجا اشجار خرنوب و بادام و نخلستان های بسیاری است. و بر مسافت 19کیلومتری طرکونه شهری است موسوم به کامبریلس و بر مسافت 33کیلومتری آن شهر هسپیتاله واقع است که شهر مزبور در قدیم یکی از منازل مسافران بوده است و زمین های این ناحیه آهکی است و از این رو در آن بجز درختان کمیابی نمیروید وکوههای آن تهی از درخت و گیاه و مشرف بر دریا میباشند. و در همین ناحیه شهری است موسوم به امتیله که شغل مردم آن شکار ماهی است و بر ساحل دریا دولابهائی وجود دارد که بوسیلۀ آنها زمین را آبیاری میکنند و در 71کیلومتری طرکونه شهر امپوله واقع است که بر خلیجی موسوم به خلیج سان ژرژ مشرف است. این شهر دارای موقع زیبایی است، چه از آن منظرۀ رود ابره مشاهده میشود و از رود مزبور شعب بسیاری برای آبادیهای گوناگون منشعب میگردد. و در سمت خاور این شهر مناره یا فانوسی دریائی است که آن را منارۀ فنگال مینامند و در جنوب شرقی آن منارۀ دیگری است که در بالای طرطوشه و نزدیک شهر کوچکی موسوم به امپوسته واقع است و در سمت جنوب امپوسته قناتی است که بسوی بندر روان است و آن را سان گارلوس رابطه میخوانند و مصب نهر ابره کبیردر اینجا واقع است که به دو شعبه تقسیم میشود و جزیره موسوم به بودا دو شعبه مزبور را از یکدیگر جدا میکند و شهر طرطوشه در 84کیلومتری طرکونه بر ساحل رود ابره واقع است و میان شهر رویس و بارسلن بیش از صد کیلومتر مسافت است. و شهر رویس دارای 26 هزار سکنه میباشد و آن شهری صنعتی است که در دامنۀ کوه واقع است و دارای حصنهای قدیمی بوده است که هم اکنون ویران شده اند و در جایگاه آنها اکنون دهکده های جدیدی بنا شده است و کنیسۀ ’سان بدور’ در این شهر واقع است که دارای برجی است به ارتفاع 66 متر و در این شهر برخی از بازرگانان انگلیس در اوائل قرن گذشته کارخانه های ریسندگی تأسیس کرده اند که در آنها پنج هزار نورد است. رفته رفته صنعت در این شهر پیشرفت کرده و کارخانه های حریربافی و چرمسازی و صابون پزی و انواع کارخانه های مشروبات الکلی در آن تأسیس یافته است و در نتیجه شهر رویس دومین شهر صنعتی در ناحیۀ کتلونی بشمار میرود و در مسیر خط آهن میان رویس و بارسلن شهر صنعتی دیگری موسوم به والس واقع است که دارای 13 هزار جمعیت و باروها و برج های قدیمی است و نزدیک شهر والس در وادی غایه دیری است که آن را رامون بیرانجۀ چهارم بسال 1157 میلادی بنا کرده است. این دیر از لحاظ حسن صنعت کتلانی شبیه به دیر پوبله بوده است که در سابق آن را یاد کردیم ولی دیر رامون در آشوب سال 1835 منهدم گردیده است و در آن قبور پادشاهان بسیاری قرار داشته است از قبیل: بترۀ سوم ملک آراگون متوفی بسال 1285 میلادی و جیمس دوم متوفی بسال 1327 میلادی و همسرش ملکۀ بلاش دانجو و همچنین قبر روجیر لوریا که در عهد بترۀ سوم فرمانده ناوگان بود.وی همان فرماندهی است که در واقعۀ ناپل ناوگان فرانسه را درهم شکست و هم قبور رامون غیلر و مونکادا در آن دیر واقع است و این دو تن در واقعۀ استیلای اسپانیول بر میورقه بسال 1229هنگامی که اعراب را از اسپانیا خارج میکردند کشته شدند. دیگر از شهرهائی که در مسیر خط آهن بین رویس و بارسلن واقعاند شهر سان فنسنت کالدرس است که محل تلاقی دو شعبه راه آهن فرعی است: یکی به طرکونه و دیگری به بارسلن. و در اینجا دروازۀ رومی عظیمی است که آن را پرتال باره میگویند و نیز قریه ای موسوم به روضه باره در آنجا واقع است.همچنین در مسیر این خط قصبه ای است موسوم به ویلانیواگلتری دارای دوازده هزار تن و بازرگانی آن قابل اهمیت است. همچنین موزه ای داردکه مشتمل بر آثار قدیم مصری و رومی است. و در مسیر این خط در آن جهت که محاذی دریاست قریه ای است بنام سیتغس که از دهکده های زیبابشمار میرود و بیش از سه هزار تن جمعیت دارد و دارای لنگرگاهی برای کشتیهاست و نیز موزه ای موسوم به موزۀ روزینبون دارد که در آن آثار هنری گرانبهائی یافت میشود و این مصنوعات را از مواد معدنی و فلزات ساخته اند. (از الحلل السندسیه ج 2 صص 263- 271). و رجوع به فهرست ج 1 و 2 همان کتاب و تاراگون شود
شهری است به اندلس. (منتهی الارب). یاقوت آرد: شهری است به اندلس متصل به اعمال طرطوشه و آن میان طرطوشه و برشلونه واقع است و میان طرکونه و هر یک از دوشهر مزبور 17 فرسخ مسافت است. (از معجم البلدان). وصاحب الحلل السندسیه آرد: طرکونه شهری دریائی است که ساکنان آن هم اکنون بیش از 25 هزار تن نیست، در صورتی که شهر مزبور در روزگار رومیان دارای یک میلیون تن بوده است. این شهر یکی از مراکز اسقفهاست و اسقف آن را مانند اسقف طلیطله بریماط اسپانیا مینامند. جایگاه اسقف ها در بلندترین نقطۀ خاوری شهر در محل قلعۀ قدیم واقع است و کنیسۀبزرگ نیز در همان محل است. این شهر به دو قسمت قدیم و جدید تقسیم میشود. ناحیۀ بلند آن را بخش قدیم تشکیل میدهد و در آن بقایا و آثار بسیار و سنگ نبشته هائی از روزگار رومیان است و قسمت جدید شهر دارای خیابانهای مستقیم است و همین بخش است که در کنار دریا واقع میباشد. و باره های طرکونه از سه سوی نمودار است و تنها بارۀ جانب باختری آن منهدم گردیده است. این شهر در روزگار ایبریها بنیان نهاده شده است و گویند نخستین کسانی که در آن سکونت گزیده اند یکی از قبایل ایبری موسوم به سیسیتان بوده اند که مسکوکاتی هم از آنان به یادگار مانده است و همین قبیله نیز باره های شهر را در سال 267 قبل از میلاد بنا کرده اند و هنگامی که میان کارتاژها و رومیان جنگ روی داد سرداران رومی از قبیل سیبیون و همراهانش به شهرهجوم آوردند و بر آن استیلا یافتند و در آن بندر و باره های بلندی بنیان نهادند و از آن پس شهر مزبور جزومهمترین مستعمرات رومیان در اسپانیا بشمار میرفت. واین واقعه یعنی تصرف شهر به دست رومیان پس از سال 218 قبل از میلاد روی داده است. آنگاه در سال 26 اگوست قیصر روم بدین شهر رفت و در آنجا سکونت گزید و در آن هیکلی (معبدی) عظیم و بناهای باشکوهی بنیان نهاد و والیان روم نیز از روش وی پیروی میکردند و دلبستگی و توجه خاصی بدین امر مبذول میداشتند و آثار عظیم ایشان در این عصر نیز همچنان گواه نموداری است. در سال 475 میلادی گت ها بر طرکونه استیلا یافتند و تازیان بسال 713 میلادی آن شهر را متصرف شدند وهنگامی که مسیحیان در سال 1818 میلادی طرکونه را از تازیان بازستدند مرکز اسقف ها را بار دیگر بنیان نهادند ولی شهر مزبور آن اهمیت تجارتی را که در گذشته داشت به دست نیاورد بلکه بازرگانی اسپانیا در جهت شمال به بارسلن و در جهت جنوب به بلنسیۀ عربی انتقال یافت.و نیز باید دانست که بندر طرکونه در دوران عرب بجز بندر کنونی بوده است بلکه بندر مزبور در پائین آبادیهای ساحلی بندر جدید قرار داشته است، آنگاه کتلان در اواخر قرن پانزدهم بندر دیگری بنیان نهادند و آنها سنگهای تماشا خانه رومی را در این بندر بکار بردند. مشهورترین خیابانهای طرکونه عبارتند از: رملۀ سان جوان و رملۀ سان کارلوس و کنیسۀ بزرگ را بر روی پایه های هیکل (معبد) رومی و پایه های مسجد جامع زمان قدرت عرب بنیان نهاده اند و همینکه در سال 1818 عرب را از طرکونه راندند بیدرنگ مسجد را به کنیسه تبدیل کردند و طول این عبادتگاه یکصد و چهار متر است و دارای برجی است که ارتفاع آن 65 متر است و در آن از نامورترین نقاشان و مجسمه سازان تصاویر و مجسمه هائی وجود دارد و قبر ژاک اول آراگونی ملقب به فاتح و متوفی بسال 1276م. در آن کنیسه واقع است. و در شهر طرکونه موزۀ مخصوص نگهداری آثار باستانی است که در آن مجسمه ها و تابوتها و تکه های کاشی بسیار متعلق به عهد رومیان و جز آنان وجود دارد و نیز در موزۀ مزبور انواع سلاحهاو سکه های ایبری و فینیقی و رومی یافت میشود و از جمله یادگارهای مشهور طرکونه قنات معلق رومی است که درآن از رود غیه آب جاری ساخته اند. این قنات دارای دو طبقه است، طبقۀ پائین آن دارای یازده کمانه و طبقۀ بالای آن دارای 25 کمانه است. طول طبقۀ نخستین 73 متر و طول طبقۀ دوم 217 متر است و محل جریان آب از آغاز سرچشمۀ آن بطول 35 کیلومتر است. در روزگار فرمانروائی عرب طرکونه را شهر یهود میگفتند زیرا گروه بسیاری از یهودیان در آن سکونت داشتند چنانکه در غرناطه نیز اقوام یهود بسیار بودند. در دائره المعارف اسلام آمده است که: عرب بسال 724 میلادی طرکونه را ویران کردند و بر آن استیلا یافتندو شهر مزبور تا پایان فرمانروائی دولت اموی اندلس همچنان در تصرف عرب بود لیکن پس از سقوط خلافت اموی درقرطبه و ظهور دوران ملوک طوایف، لویس حاکم اکیطانیه بدان شهر لشکر کشید و آن را متصرف شد، آنگاه عرب بدان لشکر کشیدند و آن را بازگرفتند. و بار دیگر رامون بیرانجه بدان شهر تاخت وبر آن استیلا یافت و باز عرب آن را بازستد و سرانجام در سال 1120 میلادی شهر مزبور به دست مسیحیان سقوط کرد و برای همیشه به تصرف آنان درآمد. و نیز در دائره المعارف اسلام ذکر پنجرۀ مرمر بدینسان آمده است که بر آن نام عبدالرحمان سوم مکتوب است و پنجرۀ مزبور در رواق کنیسۀ بزرگ است. و در این رواق پنجرۀ کوچکی بر دیواری است که بر آن تاریخی به خط کوفی نوشته شده و هم نام خلیفه الناصر بر آن مکتوب است و تاریخ مزبور سال 347 هجری قمری است. ولی صاحب دائره المعارف مینویسد که تاریخ مزبور سال 349 است... و در پیرامون طرکونه جلگۀ پهناور آبادی است که دارای تاکستانها و درختان زیتون و گردو و بادام فراوان است. این دشت را خط آهنی که از شهر و دهکده های بسیار میگذرد قطع میکنداز قبیل شهرهای ’رویس’ و ’سلبه’ و ’مونت بلانش’ که شهر اخیر بر کنار رود ’فرنکولی’ واقع است و دارای باره ها و برجهای قدیمی است و مردم از شهر مزبور به دیدن آثار دیر معروف به دیر ’سان پوبله’ میروند و این دیر به مردی موسوم به پوبله منسوب است که عرب زمام امور ناحیۀ هاردیتا را به وی سپرده بود. و در این دیر مقبره ای متعلق به ملوک آراگون بوده است و دیر مزبور بعلت فتنه هائی که بین سالهای 1828 و 1835 روی داده منهدم گردیده است و قبور نیز ویران شده است لیکن آثار آنها همچنان نمودار است و خط آهنی که از طرکونه به لارده میرود نخست در امتداد رود جریان دارد سپس از آن دور میشود و شارات برادس را قطع میکند و همچنان از جانب شرقی شارات بالا میرود تا به جایگاهی میرسدکه ارتفاع آن بیش از هزار متر است. مقبرۀ ملوک بسمت پائین و نشیب میگراید و پس از گذشتن از شهرهائی مانند وینکسا و فلورستا و برجاس و ژیندا به لارده میرسد و میان طرکونه و لارده بیش از صد کیلومتر مسافت است. اما خط آهن طرکونه به طرطوشه، از سمت راست مشرف بر دشت طرکونه و از سمت شمال مشرف بر دریاست و از ناحیه ای میگذرد که در آنجا اشجار خرنوب و بادام و نخلستان های بسیاری است. و بر مسافت 19کیلومتری طرکونه شهری است موسوم به کامبریلس و بر مسافت 33کیلومتری آن شهر هسپیتاله واقع است که شهر مزبور در قدیم یکی از منازل مسافران بوده است و زمین های این ناحیه آهکی است و از این رو در آن بجز درختان کمیابی نمیروید وکوههای آن تهی از درخت و گیاه و مشرف بر دریا میباشند. و در همین ناحیه شهری است موسوم به امتیله که شغل مردم آن شکار ماهی است و بر ساحل دریا دولابهائی وجود دارد که بوسیلۀ آنها زمین را آبیاری میکنند و در 71کیلومتری طرکونه شهر امپوله واقع است که بر خلیجی موسوم به خلیج سان ژرژ مشرف است. این شهر دارای موقع زیبایی است، چه از آن منظرۀ رود ابره مشاهده میشود و از رود مزبور شعب بسیاری برای آبادیهای گوناگون منشعب میگردد. و در سمت خاور این شهر مناره یا فانوسی دریائی است که آن را منارۀ فنگال مینامند و در جنوب شرقی آن منارۀ دیگری است که در بالای طرطوشه و نزدیک شهر کوچکی موسوم به امپوسته واقع است و در سمت جنوب امپوسته قناتی است که بسوی بندر روان است و آن را سان گارلوس رابطه میخوانند و مصب نهر ابره کبیردر اینجا واقع است که به دو شعبه تقسیم میشود و جزیره موسوم به بودا دو شعبه مزبور را از یکدیگر جدا میکند و شهر طرطوشه در 84کیلومتری طرکونه بر ساحل رود ابره واقع است و میان شهر رویس و بارسلن بیش از صد کیلومتر مسافت است. و شهر رویس دارای 26 هزار سکنه میباشد و آن شهری صنعتی است که در دامنۀ کوه واقع است و دارای حصنهای قدیمی بوده است که هم اکنون ویران شده اند و در جایگاه آنها اکنون دهکده های جدیدی بنا شده است و کنیسۀ ’سان بدور’ در این شهر واقع است که دارای برجی است به ارتفاع 66 متر و در این شهر برخی از بازرگانان انگلیس در اوائل قرن گذشته کارخانه های ریسندگی تأسیس کرده اند که در آنها پنج هزار نورد است. رفته رفته صنعت در این شهر پیشرفت کرده و کارخانه های حریربافی و چرمسازی و صابون پزی و انواع کارخانه های مشروبات الکلی در آن تأسیس یافته است و در نتیجه شهر رویس دومین شهر صنعتی در ناحیۀ کتلونی بشمار میرود و در مسیر خط آهن میان رویس و بارسلن شهر صنعتی دیگری موسوم به والس واقع است که دارای 13 هزار جمعیت و باروها و برج های قدیمی است و نزدیک شهر والس در وادی غایه دیری است که آن را رامون بیرانجۀ چهارم بسال 1157 میلادی بنا کرده است. این دیر از لحاظ حسن صنعت کتلانی شبیه به دیر پوبله بوده است که در سابق آن را یاد کردیم ولی دیر رامون در آشوب سال 1835 منهدم گردیده است و در آن قبور پادشاهان بسیاری قرار داشته است از قبیل: بترۀ سوم ملک آراگون متوفی بسال 1285 میلادی و جیمس دوم متوفی بسال 1327 میلادی و همسرش ملکۀ بلاش دانجو و همچنین قبر روجیر لوریا که در عهد بترۀ سوم فرمانده ناوگان بود.وی همان فرماندهی است که در واقعۀ ناپل ناوگان فرانسه را درهم شکست و هم قبور رامون غیلر و مونکادا در آن دیر واقع است و این دو تن در واقعۀ استیلای اسپانیول بر میورقه بسال 1229هنگامی که اعراب را از اسپانیا خارج میکردند کشته شدند. دیگر از شهرهائی که در مسیر خط آهن بین رویس و بارسلن واقعاند شهر سان فنسنت کالدرس است که محل تلاقی دو شعبه راه آهن فرعی است: یکی به طرکونه و دیگری به بارسلن. و در اینجا دروازۀ رومی عظیمی است که آن را پرتال باره میگویند و نیز قریه ای موسوم به روضه باره در آنجا واقع است.همچنین در مسیر این خط قصبه ای است موسوم به ویلانیواگلتری دارای دوازده هزار تن و بازرگانی آن قابل اهمیت است. همچنین موزه ای داردکه مشتمل بر آثار قدیم مصری و رومی است. و در مسیر این خط در آن جهت که محاذی دریاست قریه ای است بنام سیتغس که از دهکده های زیبابشمار میرود و بیش از سه هزار تن جمعیت دارد و دارای لنگرگاهی برای کشتیهاست و نیز موزه ای موسوم به موزۀ روزینبون دارد که در آن آثار هنری گرانبهائی یافت میشود و این مصنوعات را از مواد معدنی و فلزات ساخته اند. (از الحلل السندسیه ج 2 صص 263- 271). و رجوع به فهرست ج 1 و 2 همان کتاب و تاراگون شود
طعنه، سرزنش گرز گران، از آلات جنگ که در قدیم به کار می رفته و از چوب و آهن ساخته می شده و سر آن بیضی شکل یا گلوله مانند بوده و آن را بر سر دشمن می زدند، کوپال، گرزه، دبوس، لخت، چماق، سرپاش، عمود، مقمعه
طعنه، سرزنش گُرز گران، از آلات جنگ که در قدیم به کار می رفته و از چوب و آهن ساخته می شده و سر آن بیضی شکل یا گلوله مانند بوده و آن را بر سر دشمن می زدند، کوپال، گُرزِه، دَبوس، لَخت، چُماق، سَرپاش، عَمود، مِقمَعِه
زشت و نازیبا. (جهانگیری). هر چیز که زشت و نازیبا باشد. (برهان). فرخچ. (رشیدی). فرخج. (لغت نامۀ اسدی) (جهانگیری) ، خشن. درشت و ناهموار: ای پرغونه و باشگونه جهان مانده من از تو بشگفت اندرا. رودکی
زشت و نازیبا. (جهانگیری). هر چیز که زشت و نازیبا باشد. (برهان). فرخچ. (رشیدی). فرخج. (لغت نامۀ اسدی) (جهانگیری) ، خشن. درشت و ناهموار: ای پرغونه و باشگونه جهان مانده من از تو بشگفت اندرا. رودکی
نربونه. شهری است به اسپانیا. (نخبهالدهر دمشقی). شهریست بمغرب. (منتهی الارب). شهریست در جانب سرحدّ از سرزمین اندلس و یاقوت گوید اکنون در دست فرنگیانست و بین آن و قرطبه بقول ابن الفقیه هزار میل است. (معجم البلدان). بر طبق نوشته های علمای جغرافی عرب قصبه ایست در منتهای شمال شرقی اندلس و موسی النصیر آنجا را فتح و تسخیر کرد و دیری در دست مسلمین نماند در سنۀ 230هجری قمری مسیحیان آن را بازپس ستدند و بر حسب تعریفی که علمای مذکور ازین شهر میکنند ظاهراً این شهر ناربن فعلی فرانسه است که در جنوب فرانسه واقع شده است. رجوع به ناربن شود. (از قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به نربونه و حلل السندسیه ج 1 ص 31، 56، 58، 60، 159، 160، 265 و 267 و ج 2 ص 132، 202، 203، 206 شود
نربونه. شهری است به اسپانیا. (نخبهالدهر دمشقی). شهریست بمغرب. (منتهی الارب). شهریست در جانب سرحدّ از سرزمین اندلس و یاقوت گوید اکنون در دست فرنگیانست و بین آن و قرطبه بقول ابن الفقیه هزار میل است. (معجم البلدان). بر طبق نوشته های علمای جغرافی عرب قصبه ایست در منتهای شمال شرقی اندلس و موسی النصیر آنجا را فتح و تسخیر کرد و دیری در دست مسلمین نماند در سنۀ 230هجری قمری مسیحیان آن را بازپس ستدند و بر حسب تعریفی که علمای مذکور ازین شهر میکنند ظاهراً این شهر ناربن فعلی فرانسه است که در جنوب فرانسه واقع شده است. رجوع به ناربن شود. (از قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به نربونه و حلل السندسیه ج 1 ص 31، 56، 58، 60، 159، 160، 265 و 267 و ج 2 ص 132، 202، 203، 206 شود
شهریست از ناحیۀ جیّان در اندلس. از آنجاست شعیب بن سهیل بن شعیب الارجونی مکنی به ابی محمد. وی بحدیث و رأی توجه داشت و بمشرق رحلت کرد و گروهی از علماء را دیدار کرد و او در فقه و رأی از اهل فهم بود. (معجم البلدان). و رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 268 و 269 شود
شهریست از ناحیۀ جیّان در اندلس. از آنجاست شُعیب بن سهیل بن شعیب الارجونی مکنی به ابی محمد. وی بحدیث و رأی توجه داشت و بمشرق رحلت کرد و گروهی از علماء را دیدار کرد و او در فقه و رأی از اهل فهم بود. (معجم البلدان). و رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 268 و 269 شود
دهی است از دهستان دیر بخش خورموج شهرستان بوشهر، واقع در 78هزارگزی جنوب خاوری خورموج و شمال کوه دیر (درنگ). دامنه، گرمسیر. آب از چاه و محصول آن غلات و خرما. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. این آبادی را دوراهک نیز می گویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
دهی است از دهستان دیر بخش خورموج شهرستان بوشهر، واقع در 78هزارگزی جنوب خاوری خورموج و شمال کوه دیر (درنگ). دامنه، گرمسیر. آب از چاه و محصول آن غلات و خرما. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. این آبادی را دوراهک نیز می گویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
یا پروکونسوس نام قدیم جزیره کوچک مارمارا که به سبب معادن مرمر سفید آن بعدها به نام اخیر موسوم گردید و دریائی که جزیره مذکور در آن واقع است بدان مناسبت دریای مارمارا خوانده شد
یا پروکونسوس نام قدیم جزیره کوچک مارمارا که به سبب معادن مرمر سفید آن بعدها به نام اخیر موسوم گردید و دریائی که جزیره مذکور در آن واقع است بدان مناسبت دریای مارمارا خوانده شد
از بلاد اندلس وچهار فرسنگ بین آن و تطیله مسافت است و از اعمال تطیله بشمار میرود. در آغاز جایگاه و محل سکونت عمال ولشکریان اسلامی بود تا رومیان شرقی بر آنجا غلبه و دست یافتند و تا این تاریخ هم شهر مزبور در تصرف آنهاست. (معجم البلدان ج 6 ص 41). و رجوع به نفح الطیب و الحلل السندسیه ج 1 ص 207 و ج 2 ص 75، 172، 174 شود
از بلاد اندلس وچهار فرسنگ بین آن و تطیله مسافت است و از اعمال تطیله بشمار میرود. در آغاز جایگاه و محل سکونت عمال ولشکریان اسلامی بود تا رومیان شرقی بر آنجا غلبه و دست یافتند و تا این تاریخ هم شهر مزبور در تصرف آنهاست. (معجم البلدان ج 6 ص 41). و رجوع به نفح الطیب و الحلل السندسیه ج 1 ص 207 و ج 2 ص 75، 172، 174 شود
گیاهی است از تیره بادنجانیان که گیاهی علفی است و ارتفاعش بین 30 تا 60 سانتیمتر است و بحالت خود رو در اراضی آهکی مزارع موستانهای غالب نقاط اروپا و موستانهای غالب نقاط اروپا و آسیا (از جمله ایران) و آمریکا میروید. ساقه اش راست و زاویه دار برنگ مایل بقرمز و برگها یش متناوب باد مبرگ دراز و بیضوی و نوک تیز و نا منظم و سبز تیره است. گلهایش که در ظرف ماههای خرداد و شهریور ظاهر میشوند معمو منفرد و دارای دمگل کوتاه و خمیده است. قسمتهای مختلف گل آن 5 تایی و تخمدانش بیضوء و بی کرک و دو خانه میباشد. میوه آن سته و مایل بقرمز ببزرگی یک گیس و پوشیده از پرده ایست که از بهم پیوستن کاسبرگها حاصل میشود (نام عروسک در پرده که باین گیاه داده اند بهمین مناسبت است)، درون میوه دانه های کوچک و مسطح و مایل بسفید جای دارد. قسمت مهم مورد استفاده این گیاه میوه آن است ولی گیاه شامل اسید هایی نظیر اسید آسکوربیک اسید سیتریک و قند است. در برگهای آن ماده تلخی بنام فیزالین موجود است و از کاسبرگها یش ماده ای بنام فیزالین بدست آورده اند. میوه کاکنج مدروملین است. برگها و ساقه و کاسه گل آن در ردیف مقوی های تلخ و تصفیه کننده خون ذکر شده است. در اکثر نواحی ایران (اطراف تهران و تجریش و اصفهان و آذربایجان و خراسان) میروید الکاکنج کرز القدس کاکنه عروسک پس پرده عروسک پشت پرده عروس پس پرده عروس در پرده کچومن اوسفد نون خمری مرجا اسفیدولیون جوز المرج حب اللهو راجپوتکه هلیله کایم بن پوتکه فناری کرایس الیهود آلبالو زمستانی پاپل اسفوندو لیون حب النوم اسفیدیلیون
گیاهی است از تیره بادنجانیان که گیاهی علفی است و ارتفاعش بین 30 تا 60 سانتیمتر است و بحالت خود رو در اراضی آهکی مزارع موستانهای غالب نقاط اروپا و موستانهای غالب نقاط اروپا و آسیا (از جمله ایران) و آمریکا میروید. ساقه اش راست و زاویه دار برنگ مایل بقرمز و برگها یش متناوب باد مبرگ دراز و بیضوی و نوک تیز و نا منظم و سبز تیره است. گلهایش که در ظرف ماههای خرداد و شهریور ظاهر میشوند معمو منفرد و دارای دمگل کوتاه و خمیده است. قسمتهای مختلف گل آن 5 تایی و تخمدانش بیضوء و بی کرک و دو خانه میباشد. میوه آن سته و مایل بقرمز ببزرگی یک گیس و پوشیده از پرده ایست که از بهم پیوستن کاسبرگها حاصل میشود (نام عروسک در پرده که باین گیاه داده اند بهمین مناسبت است)، درون میوه دانه های کوچک و مسطح و مایل بسفید جای دارد. قسمت مهم مورد استفاده این گیاه میوه آن است ولی گیاه شامل اسید هایی نظیر اسید آسکوربیک اسید سیتریک و قند است. در برگهای آن ماده تلخی بنام فیزالین موجود است و از کاسبرگها یش ماده ای بنام فیزالین بدست آورده اند. میوه کاکنج مدروملین است. برگها و ساقه و کاسه گل آن در ردیف مقوی های تلخ و تصفیه کننده خون ذکر شده است. در اکثر نواحی ایران (اطراف تهران و تجریش و اصفهان و آذربایجان و خراسان) میروید الکاکنج کرز القدس کاکنه عروسک پس پرده عروسک پشت پرده عروس پس پرده عروس در پرده کچومن اوسفد نون خمری مرجا اسفیدولیون جوز المرج حب اللهو راجپوتکه هلیله کایم بن پوتکه فناری کرایس الیهود آلبالو زمستانی پاپل اسفوندو لیون حب النوم اسفیدیلیون