معنی پرغونه پرغونه (پَ نَ / نِ) زشت و نازیبا. (جهانگیری). هر چیز که زشت و نازیبا باشد. (برهان). فرخچ. (رشیدی). فرخج. (لغت نامۀ اسدی) (جهانگیری) ، خشن. درشت و ناهموار: ای پرغونه و باشگونه جهان مانده من از تو بشگفت اندرا. رودکی لغت نامه دهخدا