مربوط به طب مثلاً مراقبت های طبی، دارای کاربرد در طب مثلاً تجهیزات طبی، ساخته شده براساس اصول علمی پزشکی برای پیشگیری یا درمان بیماری و ضایعۀ جسمی مثلاً عینک طبی، کمربند طبی
مربوط به طب مثلاً مراقبت های طبی، دارای کاربرد در طب مثلاً تجهیزات طبی، ساخته شده براساس اصول علمی پزشکی برای پیشگیری یا درمان بیماری و ضایعۀ جسمی مثلاً عینک طبی، کمربند طبی
طلا، زر، ویژگی زر خالصی که برای زراندود کردن فلزات دیگر کاربرد داشت، برای مثال وجود مردم دانا مثال زرّ طلی ست / که هر کجا که رود قدروقیمتش دانند (سعدی - ۱۲۰)، ضماد، مرهم، اندودن قطران، روغن یا دارو بر بدن
طلا، زر، ویژگی زر خالصی که برای زراندود کردن فلزات دیگر کاربرد داشت، برای مِثال وجود مردم دانا مثال زرّ طلی ست / که هر کجا که رود قدروقیمتش دانند (سعدی - ۱۲۰)، ضماد، مرهم، اندودن قطران، روغن یا دارو بر بدن
الطثیه: شجره تسمو نحوالقامه، شوکه من اصلها الی اعلاها، شوکها غالب علی ورقها، و ورقها صغارٌ، و لها نویرهٌ بیضاء تجرسها النحل و جمعها طثی کذا فی المحکم. (تاج العروس در مستدرکات)
الطثیهُ: شجره تسمو نحوالقامه، شوکه من اصلها الی اعلاها، شوکها غالب علی ورقها، و ورقُها صغارٌ، و لها نُویَرَهٌ بیضاء تجرسها النحل و جمعها طثی کذا فی المحکم. (تاج العروس در مستدرکات)
پزشکی درمانی سر پستان، چهار پایه باز گردانیدن، خواندن، کشیدن، فرو هشتگی سر پستان منسوب به طب مربوط به امور پزشکی پزشکی: اعمال طبی. یا صابون طبی. صابونی که در طبابت به صورت گرد در دواهای مختلف دندان پزشکی به کار می رود یا به عنون گندزدایی و ضد عفونی های جلدی استعمال شود. یا لغت طبی. فرهنگ شامل لغات و اصطلاحات مربوط به طب
پزشکی درمانی سر پستان، چهار پایه باز گردانیدن، خواندن، کشیدن، فرو هشتگی سر پستان منسوب به طب مربوط به امور پزشکی پزشکی: اعمال طبی. یا صابون طبی. صابونی که در طبابت به صورت گرد در دواهای مختلف دندان پزشکی به کار می رود یا به عنون گندزدایی و ضد عفونی های جلدی استعمال شود. یا لغت طبی. فرهنگ شامل لغات و اصطلاحات مربوط به طب