- ضروب
- انواع، نوع ها، صنف ها، شکل ها، صورت ها، گونه ها، جمع نوع
معنی ضروب - جستجوی لغت در جدول جو
- ضروب
- جمع ضرب، گونه ها، روشها، اقسام بسیار زننده
- ضروب ((ضُ))
- جمع ضرب، گونه ها، انواع، اجزای آخر بیت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زده شده، کتک خورده، در ریاضیات عددی که در عدد دیگر ضرب شده
ضرب شده، سکه شده، کتک خورده، زده شده، کوفته شده
ایوار، فروشد، شامگاه
سرگردان، تن آسایی
ستور رام شتر رام، جمع درب، از ریشه پارسی دروازه ها جمع درب دروازه ها
جمع ثرب، چادر پیه ها چربی های اندرونه چربی ها
رزمها، جنگها، کارزار ها
خروب: پارسی تازی گشته خرنوب درختی است از تیره پروانه واران شبیه بدرخت گردو و دارای گلهای زرد. میوه اش در غلافی دراز شبیه باقلا جای دارد. طعم آن شیرین است و از آن رب سازند، قسمی از آن بوته ایست مرتفع و خاردار دارای شاخه های متفرق و گلهای زرد رنگ خرنوب نبطی، خرنوب یا خرنوب شامی. واحد وزن معادل یک قیراط بود
مستمند و فقیر
جمع شروب، آبنوشندگان آب نوشنده، آب ناگوار
بسیار خوشحال، نشاط آور
لازم، واجب، نیاز، حاجت
حرب ها، جنگها، نبردها، جمع واژۀ حرب
زمان قرار گرفتن خورشید در افق، پایان روز، فرو رفتن و ناپدید شدن آفتاب یا ستاره، پایان یافتن چیزی یا امری مثلاً غروب جوانی، غروب دولت
عددی که نشان دهندۀ مقدار خاصیت یا مشخصه ای است، در ریاضیات عاملی عددی که قبل از یک کمیت مجهول در یک جملۀ جبری قرار می گیرد مثلاً در عبارت y١4 + ٢x٣y٧ + ٢x4، ضریب ٢x، 4 است، ضریب ٢x٣y، ٧ است و ضریب y، ١4 است
با کسی شمشیر زدن، نبرد کردن، با هم زد و خورد کردن
بسیار زننده،، سخت زننده،، کسی که سکه ضرب می کند، زرگر
خرنوب، درختی با شاخه های گره دار، برگ های مرکب، گل های زرد خوشه ای و میوۀ غلاف دار، دراز، شیرین و شبیه باقلا، سخینوس، کورگیاه
مانند، مثل، نوع، همتا، شکل
جمع ضرع، پستان ها بزرگ پستان، خوار و فروتن
تیز دهنده گوز زن: مرد تندار
جمع ضرس، دندان ها دندانه ها باران های کم دندان سن، دندانهای آسیا طواحن، جمع اضراس ضروس یا به ضرس قاطع. از روی یقین با کمال اطمینان
بایسته، واجب، لازم
لگد زدن: اسپ، کمان نیکو سرد بازاری
نبرد و ستیز کردن
جمع طرب، شادی ها مرد بسیار طرب آن که پیوسته شاد بود، جمع طرب شادی ها
خنده رو زن، شویدوست، زندوست مرد، خوبروی زن
فرو رفتن و جز آن، فرو رفتن ماه و آفتاب
جمع کرب، اندوه های سخت اندوه های دم گیر
تغار ماست