جدول جو
جدول جو

معنی مضروب

مضروب((مَ))
کتک زده شده، کتک خورده، سکه زده، مسکوک، عددی که در عدد دیگر ضرب شده
تصویری از مضروب
تصویر مضروب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مضروب

مضروب

مضروب
زده شده، کتک خورده، در ریاضیات عددی که در عدد دیگر ضرب شده
مضروب
فرهنگ فارسی عمید

مضراب

مضراب
قطعه ای کوچک از چوب، استخوان، فلز، پلاستیک و امثال آنکه برای نواختن سازهای زهی به کار می رود، نوعی دام به صورت کیسۀ توری دسته دار که با آن پرنده را در هوا یا روی زمین صید می کنند یا در آب با آن ماهی می گیرند، دام
مضراب
فرهنگ فارسی عمید

مشروب

مشروب
هر نوع نوشیدنی الکل دار که باعث مستی شود، سیراب، آشامیدنی
مشروب
فرهنگ فارسی عمید

مکروب

مکروب
اَندوهگین، غَمگین، اَندوهمَند، اَندوهناک، فَرَمگِن، غَمناک
مکروب
فرهنگ فارسی عمید