جدول جو
جدول جو

معنی ضرام - جستجوی لغت در جدول جو

ضرام
هیزم نازک، ریزه، سست و نرم که با آن آتش روشن می کنند، هیزم افروخته
افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، توقّد، گر زدن، التهاب، تلهّب، اشتعال، گر کشیدن، اضطرام، شعله زدن
تصویری از ضرام
تصویر ضرام
فرهنگ فارسی عمید
ضرام
آتش گیری افروزش، فروزینه ریزه چوب، زبانه آتش
تصویری از ضرام
تصویر ضرام
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ضرامه
تصویر ضرامه
بن ون از درختان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اضرام
تصویر اضرام
فروزاندن دامن زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرام
تصویر خرام
(دخترانه)
رفتاری همراه با ناز و زیبایی، وفای به وعده، خبرخوش، مژده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حرام
تصویر حرام
نابایسته، ناروا، ناشایست
فرهنگ واژه فارسی سره
نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد زشت رفتار، قبیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرام
تصویر آرام
(پسرانه)
ساکت، آهسته ساکت سنگینی و وقار مکان خلوت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برام
تصویر برام
(پسرانه)
خوشبو (نگارش کردی: بهرام)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ضرغام
تصویر ضرغام
(پسرانه)
شیر درنده، پهلوان، دلاور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرام
تصویر فرام
(پسرانه)
معرب از عبری، تندرو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرام
تصویر آرام
آرامش، ثبات، سکون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چرام
تصویر چرام
چراگاه علفزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرام
تصویر حرام
منع کردن، ممنوع کردن چیزی را، ناروا شدن، حرام بودن
فرهنگ لغت هوشیار
رفتار آهسته از روی ناز سرکشی زیبایی و وقار، بمهمانی بردن شخصی پس از نوید، کسی که مامور همراهی مهمان بخانه میربانست، درترکیب بمعنی (خرامنده) آید: خوش خرام زیبا خرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترام
تصویر ترام
خانه های ریز روی عکس یا شیشه یا گراور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صرام
تصویر صرام
بلا و سختی سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضخام
تصویر ضخام
کلان، بزرگ، ستبر، فربه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرار
تصویر ضرار
ضرر زدن، زیان رساندن، گزند رساندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراغم
تصویر ضراغم
ضرغام، شیر درنده، دلاور، شجاع، قوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حرام
تصویر حرام
امری که به جا آوردنش گناه است، ناروا، آنچه خوردنش در شرع اسلام منع شده است، احرام بسته، حرمتدار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراط
تصویر ضراط
رها کردن باد صدادار از مقعد، ضرطه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرام
تصویر غرام
عشق، شیفتگی
هلاک، عذاب، شکنجه و درد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرام
تصویر مرام
مراد، مطلوب، مقصود، آرمان، هدف، مسلک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آرام
تصویر آرام
ساکت، خاموش، بی حرکت، کنایه از امن، راحت، برای مثال زندگی آرام، آرامش، راحتی، چو دشمن به دشمن بود مشتغل / تو با دوست بنشین به آرام دل (سعدی۱ - ۷۷)
آهسته، بن مضارع آرامیدن و آرمیدن، استراحتگاه، پسوند متصل به واژه به معنای آرامش دهنده
آرامش دهنده مثلاً دلارام،
قرار، سکون، برای مثال ز بس نالۀ چنگ و نای و رباب / نبد بر زمین جای آرام و خواب (فردوسی۷ - ۲۷۴)
جمع واژۀ رئم، آهو های سفید
آرام آرام: آهسته آهسته
آرام شدن: آرام گرفتن، آرمیدن، فرونشستن خشم و اضطراب
آرام کردن: آرامش دادن، آسوده کردن، آرام ساختن
آرام گرفتن: آرامش یافتن، آسودن، آرام شدن
آرام یافتن: آرامش یافتن، آرام شدن، آرام گرفتن، برآسودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضمام
تصویر ضمام
آنچه با آن چیزی را به چیز دیگر ضمیمه کنند، آنچه دو یا چند چیز را به یکدیگر پیوند دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورام
تصویر ورام
هر چیز سبک و کم وزن، مقابل جوهر، در فلسفه عرض، برای مثال جوهر محض الهی نفس اوست / و این جهان یکسر بر آن جوهر ورام (ناصرخسرو - ۳۶۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
با کسی شمشیر زدن، نبرد کردن، با هم زد و خورد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
بسیار زننده،، سخت زننده،، کسی که سکه ضرب می کند، زرگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صرام
تصویر صرام
جنگ، بلا و سختی، گرفتاری سخت، مرد توانا و دارای ارادۀ قوی، مرد بی باک در جنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرام
تصویر خرام
خرامیدن، پسوند متصل به واژه به معنای خرامنده مثلاً خوش خرام، مهمانی، ضیافت، نوید، مژده، برای مثال یکی نامه فرمود نزدیک سام / سراسر درود و نوید و خرام (فردوسی - ۱/۲۰۵ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضریم
تصویر ضریم
حریق
فرهنگ لغت هوشیار
شیر بیشه شیر (بیشه) شیر درنده اسد، دلاور شجاع، جمع ضراغم. توضیح این کلمه در لغت عرب بکسر اول آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرغام
تصویر ضرغام
شیر درنده، اسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضمام
تصویر ضمام
گیره گیره کاغذ
فرهنگ لغت هوشیار