جدول جو
جدول جو

معنی خرام

خرام
خرامیدن، پسوند متصل به واژه به معنای خرامنده مثلاً خوش خرام، مهمانی، ضیافت، نوید، مژده، برای مثال یکی نامه فرمود نزدیک سام / سراسر درود و نوید و خرام (فردوسی - ۱/۲۰۵ حاشیه)
تصویری از خرام
تصویر خرام
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خرام

خرام

خرام
رفتار آهسته از روی ناز سرکشی زیبایی و وقار، بمهمانی بردن شخصی پس از نوید، کسی که مامور همراهی مهمان بخانه میربانست، درترکیب بمعنی (خرامنده) آید: خوش خرام زیبا خرام
فرهنگ لغت هوشیار

خرام

خرام
جَمعِ واژۀ خارم باشد. کسانی که در کسب معاصی کمر بسته باشند. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

خرام

خرام
نام جد احمد محدث بن عبدالله است و جد عمرو محدث بن حمویه می باشد
لغت نامه دهخدا

خراد

خراد
نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله دلاوری ایرانی در زمان نوذر پادشاه پیشدادی
خراد
فرهنگ نامهای ایرانی