ستاره های بسیارند اسفل از بنات نعش. (منتهی الارب). ستارگانی که بر سر و منکبین و عصای صورت بقّار واقع است بطن الضباع، موضعی است. (منتهی الارب). وادیی است در بلاد عرب. (معجم البلدان)
ستاره های بسیارند اسفل از بنات نعش. (منتهی الارب). ستارگانی که بر سر و منکبین و عصای صورت بقّار واقع است بطن الَضباع، موضعی است. (منتهی الارب). وادیی است در بلاد عرب. (معجم البلدان)
دختر زفر بن حارث که اشاره کرد پدر را به رها کردن بند قطامی و منت نهادن بر سر وی که اسیر بود و پس رها کرد او را و بخشید به وی صد ناقه پس گفت قطامی: قفی قبل التفرق یا ضباعاً و لایک موقف منک الوداعا. (اراد یا ضباعه فرخم، ای قفی و دعینا ان عزمت علی فرقتنا فلا کان منک الوداع لنا فی موقف). (منتهی الارب) دختر عامر بن صعصعه. رسول صلوات الله علیه او را بزنی کرد و نادیده طلاق گفت دختر عامر بن قشیر، و آن ضباعۀ کبری و از صحابیات است. (منتهی الارب) دختر عمران بن حصین. (منتهی الارب) دختر عامر بن قرط. (منتهی الارب)
دختر زفر بن حارث که اشاره کرد پدر را به رها کردن بند قطامی و منت نهادن بر سر وی که اسیر بود و پس رها کرد او را و بخشید به وی صد ناقه پس گفت قطامی: قفی قبل التفرق یا ضباعاً و لایک موقف منک الوداعا. (اراد یا ضباعه فرخم، ای قفی و دعینا ان عزمت علی فرقتنا فلا کان منک الوداع لنا فی موقف). (منتهی الارب) دختر عامر بن صعصعه. رسول صلوات الله علیه او را بزنی کرد و نادیده طلاق گفت دختر عامر بن قشیر، و آن ضباعۀ کبری و از صحابیات است. (منتهی الارب) دختر عمران بن حصین. (منتهی الارب) دختر عامر بن قرط. (منتهی الارب)