- صِحَّة
- اعتبار، سلامتی، بهداشت، سلامتی و صحّت
معنی صِحَّة - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی، مشخّصه
ارتباط، پیوند
تکرار کردن، درست است، صدا دادن، صدای بلند دادن، داد زدن، برق زدن
سختی، مصیبت
داستان
کمیابی، کمبود، افسردگی
پرواز، یک سفر
زیبایی ظریف، ظرافت، لطافت
بهداشتی، سالم
درستی، سلامتی، سلامتی عقل
حالت، فرمول
چند، چندین
نامطلوبی، شدّت، پرخاشگری، خشونت
دقّت عمل، دقّت، دقیق بودن، ظرافت
سبک سری، سبکی، چابکی
تیزی، وضوح، تیزبینی
سهمیه، یک کلاس
درستی گرامری، صحّت گرامر