معنی صِحِّي
صِحِّي
بهداشتی، سالم
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با صِحِّي
صَحِّي
صَحِّي
سالِم
دیکشنری عربی به فارسی
صِحِّيّ
صِحِّيّ
بِهداشتی، سالِم
دیکشنری عربی به فارسی
صَحِّيّ
صَحِّيّ
سالِم
دیکشنری عربی به فارسی
ظِلِّي
ظِلِّي
تاریک، سایِه مَن
دیکشنری عربی به فارسی
صِحَّة
صِحَّة
اِعتِبار، سَلامَتی، بِهداشت، سَلامَتی و صِحَّت
دیکشنری عربی به فارسی
سِرِّي
سِرِّي
مَخفیانِه، راز، مَخفی
دیکشنری عربی به فارسی