برقع. (منتهی الارب). روی پوش. (مهذب الاسماء) ، خرقه که زیر معجر افکنند تا ریم نگیرد. (منتهی الارب) ، آهنی است بجای کام لگام. (منتهی الارب). حدیده فی موضع الحکمه من اللجام. (اقرب الموارد) ، داغی است سپس سر شتر. (منتهی الارب)
برقع. (منتهی الارب). روی پوش. (مهذب الاسماء) ، خرقه که زیر معجر افکنند تا ریم نگیرد. (منتهی الارب) ، آهنی است بجای کام لگام. (منتهی الارب). حدیده فی موضع الحکمه من اللجام. (اقرب الموارد) ، داغی است سپس سر شتر. (منتهی الارب)
پشک افتادن زمین را. پشک زده شدن زمین (مجهولاً). (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و پشک نوعی از شبنم است که شبهای تیرماه مانند برف بر زمین افتد. (آنندراج). و رجوع به پشک شود. رسیدن صقیع بزمین. (ازاقرب الموارد) (قطر المحیط).
پشک افتادن زمین را. پشک زده شدن زمین (مجهولاً). (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و پشک نوعی از شبنم است که شبهای تیرماه مانند برف بر زمین افتد. (آنندراج). و رجوع به پَشَک شود. رسیدن صقیع بزمین. (ازاقرب الموارد) (قطر المحیط).
جمع بقعه، فره جای ها جمع بقعه بقعه ها خانه ها سرای ها. توضیح اغلب بضم باء تلفظ میشود ولی صحیح بکسر است و شاید این اشتباه از کلمه بقعه که ببای مضموم است نشا ت کرده باشد، یا بقاع خیر. صومعه ها خانقاه ها تکیه ها. یا بقاع متبرکه. مشاهد و مقابر بزرگان دین وایمه
جمع بقعه، فره جای ها جمع بقعه بقعه ها خانه ها سرای ها. توضیح اغلب بضم باء تلفظ میشود ولی صحیح بکسر است و شاید این اشتباه از کلمه بقعه که ببای مضموم است نشا ت کرده باشد، یا بقاع خیر. صومعه ها خانقاه ها تکیه ها. یا بقاع متبرکه. مشاهد و مقابر بزرگان دین وایمه