جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با صقال

صقال

صقال
زدودگی زدودن پردازیدن، شکم، تهیگاه، جمع صقیل، پردازیده ها زدوده ها آنکه آهن را روشن کند روشنگر. زدودن شمشیر و آینه و جز آن صیقل زدن، زدودگی جلا
فرهنگ لغت هوشیار

صقال

صقال
زدودن و برطرف ساختن زنگ آینه یا آهن، جلا دادن، روشن کردن، صیقل زدن
صقال گرفتن: زدوده شدن، جلا یافتن
صقال
فرهنگ فارسی عمید

صقال

صقال
مهره زن. (مهذب الاسماء). مهره کش. (غیاث اللغات) ، روشنگر یعنی آنکه آهن روشن کند. (مهذب الاسماء). شحاذ. جَلاّء
لغت نامه دهخدا