- شیانی
- نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم در خراسان رواج داشته و آن دینار و درم ده هفت بوده
معنی شیانی - جستجوی لغت در جدول جو
- شیانی
- نوعی مسکوک زر و سیم که در خراسان رایج بوده،
برای مثال به اندازۀ لشکر او نبودی / گر از خاک و از گل زدندی شیانی (فرخی - ۳۹۳)
- شیانی
- نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم در خراسان رایج بود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
معتدل، وسط
منسوب به بیان مربوط بعلم بیان
ژیان تند و خشمناک و قهرآلود:) که ملکت شکاریست کورا نگیرد عقاب پرنده نه شیر ژیانی (دقیقی گنج سخن 31 1)
شایستگی سزاواری لیاقت
زمن بندی به شیوه تازی از شحنه مغولی پاسداران جمع شحنه (بسیاق عربی) : فرمودیم تا در هر ماهی دو روز شحانی و ملوک... و دانشمندان در مسجد. . ، جمع شوند
سرخرگی منسوب به شریان
شبانی چوپانی
شیطنت کردن، نا فرمانی و سرکشی
جزا پاداش مکافات
مربوط به طبیعت، طبیعی
مانند خیمه، گنبدی، مدور
وسطی، میانه، میانی مثلاً قرون وسطی
شاهنشاهی، شاهی مثلاً تاج کیانی، کلاه کیانی، کنایه از برازندۀ پادشاهان
منسوب به کیان شاهی سلطنتی: تاج کیانی کمربند کیانی کلاه کیانی، سلسله کیانی. کیانیان. طبیعتی طبیعی. یا چرخ کیانی. چرخ کیان: مانند یکی جام بلور است شباهنگ بزدوده بقطره سحری چرخ کیانیش. (ناصر خسرو)
منسوب به میان: وسطی، وسط میانه: در صدر خردمندان بی فضل نه خوبست چون رشته لولو که بود سنگ میانیش. (ناصرخسرو)
تند و خشمناک
سزاواری
شیطنت، سرکشی، شرارت
آشکار، ظاهر
Expressionistic
Demonic, Diabolical, Evil, Fiendish, Demonically, Diabolically, Ghoulish, Impish, Sinister, Sinisterly
экспрессионистский
демонический , дьявольски , дьявольский , злой , дьявольский , зловещий , озорной , зловеще
expressionistisch
dämonisch, diabolisch, teuflisch, böse, unheimlich, schelmisch, unheilvoll
експресіоністський
демонічний , демонічно , диявольський , дияволічно , злий , диявольський , пустотливий , зловісний , зловісно
ekspresjonistyczny
demoniczny, diabelsko, diabelski, zły, psotny, złowieszczy, złowrogo
表现主义的
恶魔的 , 恶魔般地 , 恶魔般的 , 邪恶的 , 恶鬼的 , 顽皮的 , 邪恶地