- شگون
- میمنت و خجستگی
معنی شگون - جستجوی لغت در جدول جو
- شگون
- فال نیک، تفال خیر، میمنت و خجستگی
- شگون ((شُ))
- فال نیک، خوش یمن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل گرفتن و فشار دادن پوست و گوشت بدن کسی با دو سر انگشت
نشگون، نشگنج، اشکنج، نخجل، نخچل، نخجیل، نیلک
نشگون، نشگنج، اشکنج، نخجل، نخچل، نخجیل، نیلک
وشگون، عمل گرفتن و فشار دادن پوست و گوشت بدن کسی با دو سر انگشت
نشگنج، اشکنج، نخجل، نخچل، نخجیل، نیلک
نشگنج، اشکنج، نخجل، نخچل، نخجیل، نیلک
عمل گرفتن عضوی از بدن با دو سر انگشت یا دو سر ناخن دست چنانکه بدرد آید: آن صنم را ز گاز و ز نشکنج تن بنفشه شد و دو لب نارنج. (عنصری. لفااق. 56)
نگون واژگون: سرآگون
شبرنگ تیره سیاه، گوهر شبچراغ
اندوهگین شدن
ژرف چون چاه، دراز و کج، دور و دراز، رنج آور
بافنده
فال نیک تفال خیر
فربه، لاغر از واژگان دو پهلو
جمع شان
فال نیک تفال خیر
جمع شان
ناله و زاری فغان
نگون، وارون، سراگون، سرنگون
خمیده، خم شده، واژگون، سرازیر
شجن ها، اندوه ها، شاخه ها، شعبه ها، جمع واژۀ شجن
اندوهگین شدن
اندوهگین شدن
گریه و ناله و زاری در هنگام مصیبت، نوحه، فغان و فریاد
شان ها، ایشان ها، کندوها، کارها، حال ها، ارزش ها، اهمیت ها، قدرها، مرتبه ها، شوکت ها، جمع واژۀ شان
سرازیر، آویخته، سرنگون
نگون، واژگون، سرآگون
تیره، گوهر شب چراغ
شبرنگ، سیاه، تیره
Wehklage