جَمعِ واژۀ شَجن، شَجِن. (منتهی الارب). فنون. (مهذب الاسماء). گویند: فلان ذوشجون، ای ذوفنون. (مهذب الاسماء). الحدیث ذوشجون، یعنی انواع فنون و اغراض دارد و پیچ درپیچ است یا شاخها و شعبه ها داردو بعض آن در بعض درآمده. (منتهی الارب) : این نخواندی کالکلام ای مستهام فی شجون جره جر الکلام. مولوی. - امر شجون، امر عظیم: چون پیاپی گشت آن امر شجون نیل می آمد سراسر جمله خون. مولوی. رجوع به شجن شود