معنی نشگون نشگون (نِ) قرص. قرض. وشگون. نشکون. نشکنج. نخجل. رنج رساندن به کسی با فشردن قسمتی ازگوشت تن او میان ابهام و سبابه. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا