جدول جو
جدول جو

معنی شگرف - جستجوی لغت در جدول جو

شگرف
اعجوبه
تصویری از شگرف
تصویر شگرف
فرهنگ واژه فارسی سره
شگرف
عجیب، نادر، کمیاب
تصویری از شگرف
تصویر شگرف
فرهنگ لغت هوشیار
شگرف
((ش گَ))
نیکو، زیبا، بی نظیر در خوبی و زیبایی، عجیب، طرفه
تصویری از شگرف
تصویر شگرف
فرهنگ فارسی معین
شگرف
عجیب، طرفه، نیکو و خوش آیند، کمیاب و بی نظیر در خوبی و زیبایی، برای مثال چو دیدند آن شگرفان روی شیرین / گزیدند از حسد لب های زیرین (نظامی۲ - ۱۵۲)
تصویری از شگرف
تصویر شگرف
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نیکویی زیبایی، احتشام بزرگی، قوت نیرومندی، عجیبی شگفتی، ندرت کمیابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شگرفی
تصویر شگرفی
نیکویی، زیبایی، برای مثال کز شگرفیّ و دلبریّ و خوشی / بود یاری سزای نازکشی (نظامی۴ - ۶۲۸)
فرهنگ فارسی عمید
نیکو خوش خوب بدیع، بزرگ مرتبه ارجمند، ستبر بزرگ عظیم، چست چابک چالاک، قوی نیرومند، شا ن شوکت عظمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشگرف
تصویر اشگرف
شگرف، عجیب، طرفه، نیکو و خوش آیند، کمیاب و بی نظیر در خوبی و زیبایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شگرد
تصویر شگرد
فند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شگرد
تصویر شگرد
فن، تکتیک، تکنیک، حرفه
فرهنگ واژه فارسی سره
ترکی دستار پیر چون شترماده، کهنه چون پیکان چون می درخم کسی که به زودی مشهور گردد، قدیم کهن: سهم شارف خمر شارف، جمع شرف شرف شروف و شرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنگرف
تصویر شنگرف
اکسید سرخ سرب، سولفور جیوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شگرد
تصویر شگرد
روش، طریقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شگرد
تصویر شگرد
روش، طریقه، فن و طرز عمل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنگرف
تصویر شنگرف
یکی از انواع سنگ های معدن جیوه که در معادن به صورت توده یا رشته و رگه پیدا می شود، غبارش سرخ یا قهوه ای رنگ است و در نقاشی به کار می رود، سولفور جیوه، اکسید سرخ سرب، زنجرف، زنجفر، شنجرف
در علم زیست شناسی کرمی باریک و تیره رنگ که از داخل ساقۀ گندم بالا می رود و مواد غذایی سنبله را می خورد، شنگ زن، کرم گندم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شارف
تصویر شارف
((رِ))
کسی که به زودی شریف گردد، قدیم، کهن، جمع شرف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شنگرف
تصویر شنگرف
((شَ گَ))
شنجرف، اکسید سرب که سرخ رنگ است و از آن در نقاشی استفاده می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شگرد
تصویر شگرد
((ش گِ))
روش، راه، طریقه، طرز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شارف
تصویر شارف
عالی رتبه، شریف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرف
تصویر شرف
(پسرانه)
بزرگواری، برتری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شرف
تصویر شرف
آبرو، بزرگ منشی، پیره ها، نزدیک به
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شرف
تصویر شرف
بزرگ و بلند قدر و عالی مرتبه گردیدن، بزرگوار شدن، بلندی، آبرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شگر
تصویر شگر
شکر سگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرف
تصویر شرف
شرفه ها، کنگره های قصر، کنگره های دیوار، جمع واژۀ شرفه
در شرف چیزی بودن: کنایه از در آستانۀ چیزی بودن، نزدیک بودن به چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرف
تصویر شرف
بزرگوار شدن، بلندقدر شدن، بلندمرتبه شدن، علو، مجد، بزرگواری، بلندی قدر و مرتبه، بلندی حسب و نسب، آبرو، در علم نجوم مقابل هبوط، محلی در منطقه البروج که سیاره در آن تاثیری قوی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرف
تصویر شرف
((شَ رَ))
ارجمندی، بزرگواری، بلندی نسب، آبرو، عرض، قوت کوکب در برج و درجه ای از فلک
فرهنگ فارسی معین