مثل، مانند، شبیه، نظیر، صورت کسی یا چیزی، چهره، صورت، حالت، وضع در علم عروض اجتماع خبن و کف، چنان که از مستفعلن حرف دوم و هفتم را ساقط کنند و متفعل بماند و مفاعل به جایش بیاورند، قرار دادن اعراب و حرکت در کلمات
مثل، مانند، شبیه، نظیر، صورت کسی یا چیزی، چهره، صورت، حالت، وضع در علم عروض اجتماع خبن و کف، چنان که از مستفعلن حرف دوم و هفتم را ساقط کنند و متفعل بماند و مفاعل به جایش بیاورند، قرار دادن اعراب و حرکت در کلمات
قسمت میانی بدن جانوران که معده، روده ها، کبد و چند عضو دیگر در آن قرار دارد، کنایه از معده، کنایه از دستگاه گوارش، بخش عقبی بدن حشرات و بندپایان، کنایه از نوبت زایمان، وعده (غذا) مثلاً یک شکم جوجه کباب، کنایه از درون، شکم چارپهلو کردن: کنایه از پرخوردن به حدی که شکم بزرگ و چهارگوش شود
قسمت میانی بدن جانوران که معده، روده ها، کبد و چند عضو دیگر در آن قرار دارد، کنایه از معده، کنایه از دستگاه گوارش، بخش عقبی بدن حشرات و بندپایان، کنایه از نوبت زایمان، وعده (غذا) مثلاً یک شکم جوجه کباب، کنایه از درون، شکم چارپهلو کردن: کنایه از پرخوردن به حدی که شکم بزرگ و چهارگوش شود
بخشی از بدن که بین قفسه سینه و لگن خاصره قرار دارد و شامل قسمت اعظم دستگاه گوارش و قسمت هایی از دستگاه ادرار است، باطن، درون، آبستنی، واحدی برای شمارش تعداد زایمان، انحناء، قوس، از عزا درآو
بخشی از بدن که بین قفسه سینه و لگن خاصره قرار دارد و شامل قسمت اعظم دستگاه گوارش و قسمت هایی از دستگاه ادرار است، باطن، درون، آبستنی، واحدی برای شمارش تعداد زایمان، انحناء، قوس، از عزا درآو