معنی شکل شکل((شَ یا ش)) صورت، چهره، پیکر، نظیر، مانند، حالت، وضع، کیفیت، ترکیب و ساختار بیرونی چیزی تصویر شکل فرهنگ فارسی معین
شکل شکل مثل، مانند، شبیه، نظیر، صورت کسی یا چیزی، چهره، صورت، حالت، وضعدر علم عروض اجتماع خبن و کف، چنان که از مستفعلن حرف دوم و هفتم را ساقط کنند و متفعل بماند و مفاعل به جایش بیاورند، قرار دادن اعراب و حرکت در کلمات فرهنگ فارسی عمید