- شورنده
- تعمید دهنده، شوینده، شست و شو دهنده، شورش کننده، انقلاب کننده
معنی شورنده - جستجوی لغت در جدول جو
- شورنده ((رَ دِ))
- شست وشو دهنده، تعمید دهنده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه بیاشورد
برهم زننده،، شوراننده
آنکه آورد
آشفته حال
آنکه خورد آکل
شکار کننده، شکننده درهم شکننده
کسی که چیزی را می شوید
درهم، آشفته، منقلب، دگرگون، ژولیده
متلاطم، بر انگیخته، دیوانه کردن، آمیخته، آلوده
آشفته، منقلب، پریشان حال، در تصوف ویژگی کسی که نور حق در دلش جلوه گر گشته و از خود بی خود شده باشد
شکار کننده، درهم شکننده
کسی که چیزی با خود بیاورد
ویژگی کسی که چیزی را می شوید
کسی که چیزی را می شمارد، شمارنده
ویژگی کسی یا چیزی که غذا می خورد، کنایه از نان خور
آشفته و درهم شونده
Corrosive
коррозионный
korrosiv
корозійний
korozyjny
corrosivo
corrosivo
corrosivo
corrosif
corrosief
กัดกร่อน
korosif
تآكليٌّ