معنی آورنده
آورنده
کسی که چیزی با خود بیاورد
تصویر آورنده
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آورنده
آورنده
آورنده
آنکه آورد
فرهنگ لغت هوشیار
آورنده
آورنده
آنکه آورد
لغت نامه دهخدا
خورنده
خورنده
آکل
فرهنگ واژه فارسی سره
آشورنده
آشورنده
آنکه بیاشورد
فرهنگ لغت هوشیار
خورنده
خورنده
آنکه خورد آکل
فرهنگ لغت هوشیار
شورنده
شورنده
تعمید دهنده، شوینده، شست و شو دهنده، شورش کننده، انقلاب کننده
فرهنگ لغت هوشیار
آشورنده
آشورنده
برهم زننده،، شوراننده
فرهنگ فارسی عمید
آفرنده
آفرنده
آفریننده، آفریدگار، خلق کننده، خالق
فرهنگ فارسی عمید
آوریده
آوریده
آورده، ابداع شده، پدیدکرده شده، حاصل کرده
فرهنگ فارسی عمید