جدول جو
جدول جو

معنی شلث - جستجوی لغت در جدول جو

شلث
(شَ)
نوعی از جو (غله) و به تاء آخر نیز استعمال دارد. (از اقرب الموارد). رجوع به جو شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیث
تصویر شیث
(پسرانه)
نام سومین پسر آدم و حوا که به عقیده مسلمانان مقام نبوت داشت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شلف
تصویر شلف
زن بدکار، فاحشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شعث
تصویر شعث
پراکندگی کار و خلل در آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شلک
تصویر شلک
زالو، کرمی کوچک و سیاه رنگ که در آب زندگی می کند و با مکنده های روی بدنش خون جانوارن را می مکد
زرو، زلو، جلو، شلکا، شلوک، خرسته، مکل، دیوک، دیوچه، دشتی، علق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شله
تصویر شله
جای خاکروبه و زباله، جایی که در آن آشغال و خاکروبه می ریزند، فرج زن، لته ای که زنان در ایام حیض به کار می برند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثلث
تصویر ثلث
سه یک، یک سوم چیزی، ثلثیّ، در هنر در خوشنویسی، از خطوط اسلامی که کتیبه ها و ندرتاً کتب مذهبی با آن نوشته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شله
تصویر شله
قصاص، سزا دادن بر گناه و کار بد از طرف شخص زیان دیده یا حاکم شرع برابر آنچه مرتکب شده است، کشتن قاتل
شله کردن: قصاص کردن، کشتن قاتل به خون خواهی مقتول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شله
تصویر شله
نوعی پارچۀ نخی نازک سرخ رنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شلپ
تصویر شلپ
صدای افتادن چیزی در آب
شلپ و شلوپ: صدایی که از دست و پا زدن در آب ایجاد می شود
فرهنگ فارسی عمید
(شُ)
سلطان. (منتهی الارب). پادشاه. سلطان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
در آمیختگی، در آمیختگی گندم و جو و بلال کاه و گرد و خاک در گندم، خود را به کسی چسباندن، سختی کار زار، آتش ندادن آتشزنه سخت پیکار جنگی، دیوانه، پژمان، بیزار از خوراک، تلخه در گندم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلث
تصویر ثلث
سه یک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلک
تصویر شلک
زالو زلو. گل تیره سیاه چسبنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعث
تصویر شعث
پراکنده در هم ژولیده، پراکندگی در کار، ژولیده موی شدن ژولیده موی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلی
تصویر شلی
از کار باز ماندن دست و پا شل شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شله
تصویر شله
آشی که آنرا شله زرد گویند قصاص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلل
تصویر شلل
داغ جامه که به شستن نرود، خوشخوی آماده یاری، لنگدستی
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره صلیبیان که دارای ریشه ای غده یی محتوی مواد ذخیره ای می باشد نباتی است دو ساله یعنی در سال دوم کشت می شود گل وی دهد. برگهایش سبز روشن و دارای موهای کوتاه است. شلغم از سرما عاجز نیست و گرمای زیادی هم برای نموش لازم ندارد. و چون دارای ویتامین سی فراوان و املاح مفید برای بدن است بهترین ماده غذایی به صورت سوپ یا آش برای اشخاصی که دچار گریپ یا سرما خوردگی شده اند می باشد شالغم لفت بوشاد شملخ شلجم شنجم عنقلی شلیم عنقیلی عنغلی سلجم شلغم قمری. یا شلغم بیابانی. شلغم روغنی. گونه ای شلغم که شباهت زیادی به نداب دارد و دانه های آن محتوی 30 درصد روغن است. مواد اندوخته ریشه این گونه شلغم از شلغم معمولی کمتر است. شلغم بیابانی. یا شلغم فرنگی. بیخ گیاهی شبیه سیب زمینی. بوته وی دارای شاخه های راست و بلند و گاهای دراز است و آن برای ساختن ترشی استعمال می شود. سیب زمینی ترشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلط
تصویر شلط
کارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلا
تصویر شلا
لنگی در اندام، کم سویی در چشم، تن، مانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلق
تصویر شلق
زدن، شکافتن اندامی را، تخم سوسمار مار ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبث
تصویر شبث
عنکبوت
فرهنگ لغت هوشیار
بریدن با شمشیر تخمه (نسل)، تم (نطفه)، چوز (فرج زن)، پا جوش که از درخت جدا شده و جای دگر کاشته شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلح
تصویر شلح
برا شدن، جمع شلحاء، تیغ های تیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلپ
تصویر شلپ
صدای افتادن چیزی در آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلث
تصویر ثلث
((ثُ))
یک سوم، دو دانگ، نام یکی از خطوط اسلامی، یک سوم ترکه موصی در زمان فوت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شله
تصویر شله
((شَ لَ یا لِ))
قصاص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شله
تصویر شله
((شُ لِّ))
آش برنج، شوربا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شله
تصویر شله
((شَ لَّ))
جایی که در آن آشغال و خاکروبه ریزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شله
تصویر شله
((شُ لَ یا لِ))
جای خاکروبه و زباله، فرج (زن)، شرم زن، لته ای که زنان در ایام حیض در شرم خود نهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شلک
تصویر شلک
((شَ))
زالو، زلو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شلک
تصویر شلک
((ش))
گل تیره سیاه چسبنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شلف
تصویر شلف
((شَ لْ))
زن بدکاره، فاحشه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شعث
تصویر شعث
((شَ عِ))
ژولیده موی
فرهنگ فارسی معین