جدول جو
جدول جو

معنی شله

شله((شَ لَّ))
جایی که در آن آشغال و خاکروبه ریزند
تصویری از شله
تصویر شله
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شله

شله

شله
قِصاص، سزا دادن بر گناه و کار بد از طرف شخص زیان دیده یا حاکم شرع برابر آنچه مرتکب شده است، کشتن قاتل
شله کردن: قصاص کردن، کشتن قاتل به خون خواهی مقتول
شله
فرهنگ فارسی عمید

شله

شله
جای خاکروبه و زباله، جایی که در آن آشغال و خاکروبه می ریزند، فرج زن، لته ای که زنان در ایام حیض به کار می برند
شله
فرهنگ فارسی عمید

شله

شله
جای خاکروبه و زباله، فرج (زن)، شرم زن، لته ای که زنان در ایام حیض در شرم خود نهند
شله
فرهنگ فارسی معین

شله

شله
پارچۀ نخی ساده به رنگ سرخ: مثل شله، مثل شلۀ سرخ،سرخ شده. و این تشبیه مبتذل را بیشتر در مخملک و سرخک و آبلۀ مرغان بر ظاهر بشره کنند. (یادداشت مؤلف). نوعی پارچۀ نخی نازک سرخ. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا