خاندان شفروه، از خاندانهای مشهور اصفهان است که چند تن از بزرگان علما و شعرا بدان منسوبند و در قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری در ایران و غالب ممالک اسلامی اشتهار داشتند. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به لباب الالباب ج 1 ص 358 و 359 و تاریخ گزیده ص 821 شود
خاندان شفروه، از خاندانهای مشهور اصفهان است که چند تن از بزرگان علما و شعرا بدان منسوبند و در قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری در ایران و غالب ممالک اسلامی اشتهار داشتند. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به لباب الالباب ج 1 ص 358 و 359 و تاریخ گزیده ص 821 شود
نوعی از خوانندگی که شهری نیز گویند. (ناظم الاطباء) (برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج). - شروه خوان، آنکه به آهنگ شروه خواند: از زبان دانیش در طرف چمن افکنده شور بلبلان پهلوی گو قمریان شروه خوان. ظهوری (از بهار عجم)
نوعی از خوانندگی که شهری نیز گویند. (ناظم الاطباء) (برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج). - شروه خوان، آنکه به آهنگ شروه خواند: از زبان دانیش در طرف چمن افکنده شور بلبلان پهلوی گو قمریان شروه خوان. ظهوری (از بهار عجم)
نشکرده و ابزاری آهنین مر کفشگران را که چرم را بدان تراشند. (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات). نشگرده. نش کرده. ازمیل. محذی ̍. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شفره شود
نشکرده و ابزاری آهنین مر کفشگران را که چرم را بدان تراشند. (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات). نشگرده. نش کرده. ازمیل. مِحْذی ̍. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شفره شود
نام پهلوانی ارمنی نژاد. (ناظم الاطباء) (برهان) (از شرفنامۀ منیری) : ز گردان ارمن یکی تند شیر به کشتن قویدل به مردی دلیر ز شیران سبق برده شروه به نام به هنگام جنگ آزمایی تمام. نظامی
نام پهلوانی ارمنی نژاد. (ناظم الاطباء) (برهان) (از شرفنامۀ منیری) : ز گردان ارمن یکی تند شیر به کشتن قویدل به مردی دلیر ز شیران سبق برده شروه به نام به هنگام جنگ آزمایی تمام. نظامی
غطیفی. معروف به ابن مسیک و مکنی به ابوعبیر. صحابی است. (یادداشت بخط مؤلف). صحابه کسانی هستند که با حضرت محمد (ص) زیسته اند، تعالیم او را به خوبی درک کرده اند و در مسیر نشر دین اسلام کوشیده اند. شناخت ویژگی های اخلاقی و تاریخی این افراد برای پژوهشگران اسلامی اهمیت بسزایی دارد. واژه ’صحابی’ نشان دهنده نزدیکی معنوی و تاریخی با پیامبر است. اسدی. ابن حمیضه. او را پنجاه ورقه شعر است. (ابن الندیم)
غطیفی. معروف به ابن مسیک و مکنی به ابوعبیر. صحابی است. (یادداشت بخط مؤلف). صحابه کسانی هستند که با حضرت محمد (ص) زیسته اند، تعالیم او را به خوبی درک کرده اند و در مسیر نشر دین اسلام کوشیده اند. شناخت ویژگی های اخلاقی و تاریخی این افراد برای پژوهشگران اسلامی اهمیت بسزایی دارد. واژه ’صحابی’ نشان دهنده نزدیکی معنوی و تاریخی با پیامبر است. اسدی. ابن حمیضه. او را پنجاه ورقه شعر است. (ابن الندیم)
فرو. چیزی است مانند جبه که آستر آن از پوست ددگان، چون خرگوش و روباه و سمور بود. ج، فراء. (اقرب الموارد). پوستین و آن اخص از فرو است. (منتهی الارب) ، پوست سر با مویش. (اقرب الموارد). پوست سر. (منتهی الارب) ، غنی و ثروت. (اقرب الموارد). توانگری و ثروت و گفته اند فروه مبدل ثروه است، پاره ای از گیاه خشک فراهم آمده. (منتهی الارب). تکه گیاه مجتمع و خشک. (از اقرب الموارد) ، گلیم که از پشم شتر ساخته باشند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). کیسه و انبان که خواهنده در آن صدقه نهد. - ذوالفروه، سائل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ، تاج. گویند: هو فقیر کتر الابریز و لبس فروه ابرویز، خمار زن یا قناع وی. (از اقرب الموارد). کلاه و معجر زنان. (منتهی الارب) ، جبۀ برچیده آستین. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
فرو. چیزی است مانند جبه که آستر آن از پوست ددگان، چون خرگوش و روباه و سمور بود. ج، فراء. (اقرب الموارد). پوستین و آن اخص از فرو است. (منتهی الارب) ، پوست سر با مویش. (اقرب الموارد). پوست سر. (منتهی الارب) ، غنی و ثروت. (اقرب الموارد). توانگری و ثروت و گفته اند فروه مبدل ثروه است، پاره ای از گیاه خشک فراهم آمده. (منتهی الارب). تکه گیاه مجتمع و خشک. (از اقرب الموارد) ، گلیم که از پشم شتر ساخته باشند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). کیسه و انبان که خواهنده در آن صدقه نهد. - ذوالفروه، سائل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ، تاج. گویند: هو فقیر کتر الابریز و لبس فروه ابرویز، خمار زن یا قناع وی. (از اقرب الموارد). کلاه و معجر زنان. (منتهی الارب) ، جبۀ برچیده آستین. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
شرف الدین شفروه یا شفروه ای. از شاعران اواخر قرن ششم هجری و از ستایشگران سلجوقیان بود. دیوان او حاوی 8000 بیت است. از آثار او رساله ای را یاد کرده اند که در مقابل ’اطباق الذهب’ زمخشری مشتمل بر پند و موعظه و شرح حالات اصناف خلایق نوشته است. (فرهنگ فارسی معین). از اشعار اوست: ای جمالت راحت هر سوخته در هوایت مرغ جان پرسوخته رشک حسنت شاهدان خلد را بر کنار حوض کوثر سوخته آتش عشقت فتاده در جهان رخت درویش و توانگر سوخته آه سرپوشیدۀ هر نیمشب آسمان را هفت چادر سوخته عشق چون عود است و دل مجمر ولیک عود آسوده ست و مجمر سوخته. (از آتشکدۀ آذر چ علمی ص 182). و رجوع به فرهنگ سخنوران (ماده شرف شفروۀ اصفهانی) و مآخذ مندرج در آن شود
شرف الدین شفروه یا شفروه ای. از شاعران اواخر قرن ششم هجری و از ستایشگران سلجوقیان بود. دیوان او حاوی 8000 بیت است. از آثار او رساله ای را یاد کرده اند که در مقابل ’اطباق الذهب’ زمخشری مشتمل بر پند و موعظه و شرح حالات اصناف خلایق نوشته است. (فرهنگ فارسی معین). از اشعار اوست: ای جمالت راحت هر سوخته در هوایت مرغ جان پرسوخته رشک حسنت شاهدان خلد را بر کنار حوض کوثر سوخته آتش عشقت فتاده در جهان رخت درویش و توانگر سوخته آه سرپوشیدۀ هر نیمشب آسمان را هفت چادر سوخته عشق چون عود است و دل مجمر ولیک عود آسوده ست و مجمر سوخته. (از آتشکدۀ آذر چ علمی ص 182). و رجوع به فرهنگ سخنوران (ماده شرف شفروۀ اصفهانی) و مآخذ مندرج در آن شود