خاکشیر، گیاهی خودرو با شاخه های باریک، برگ های دراز و گل های کوچک زرد رنگ، دانه های سرخ رنگ این گیاه که در غلاف نازکی جا دارد و به عنوان ملین استفاده می شود، خاکشو، خاکشی تخم خاکشیر
خاکشیر، گیاهی خودرو با شاخه های باریک، برگ های دراز و گل های کوچک زرد رنگ، دانه های سرخ رنگ این گیاه که در غلاف نازکی جا دارد و به عنوان ملین استفاده می شود، خاکشو، خاکشی تخم خاکشیر
دوایی است که آنرا بیونانی سرخیوس و لبذیون خوانند، و معرب آن شیطرج است و به عربی مسواک الراعی خوانند. (برهان). شیترک. شاهتره. شیطرج. رجوع به شاهتره و شیطرج شود
دوایی است که آنرا بیونانی سرخیوس و لبذیون خوانند، و معرب آن شیطرج است و به عربی مسواک الراعی خوانند. (برهان). شیترک. شاهتره. شیطرج. رجوع به شاهتره و شیطرج شود
و یفتح علی الضعف (ش ت ر) . انگشت. ج، شناتر، مابین دو انگشت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). فضای مابین دو انگشت. (ناظم الاطباء)، انگشت زیادی و ذوالشناتر (شش انگشتی) لقب یکی از ملوک حمیر به همین سبب بوده است. (از اقرب الموارد)، گوشواره. (ناظم الاطباء)
و یفتح علی الضعف (ش َ ت َ رَ) . انگشت. ج، شَناتِر، مابین دو انگشت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). فضای مابین دو انگشت. (ناظم الاطباء)، انگشت زیادی و ذوالشناتر (شش انگشتی) لقب یکی از ملوک حِمْیَر به همین سبب بوده است. (از اقرب الموارد)، گوشواره. (ناظم الاطباء)
خاکشی و علف خاکشی. (ناظم الاطباء). خاکشیر. (فرهنگ فارسی معین). گیاهی است که شتر خورد و در اصفهان خاکشی گویند و آن تخم خوب کلان است و به عربی خمخم گویند. (از برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). اسم شیرازی خبه است. (تحفۀ حکیم مؤمن). و رجوع به خاکشی و خبه شود، تخم خاکشی. (از برهان). تخم خاکشیر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به خاکشیر شود
خاکشی و علف خاکشی. (ناظم الاطباء). خاکشیر. (فرهنگ فارسی معین). گیاهی است که شتر خورد و در اصفهان خاکشی گویند و آن تخم خوب کلان است و به عربی خمخم گویند. (از برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). اسم شیرازی خبه است. (تحفۀ حکیم مؤمن). و رجوع به خاکشی و خبه شود، تخم خاکشی. (از برهان). تخم خاکشیر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به خاکشیر شود
دهی است جزء دهستان غار، بخش ری شهرستان تهران، واقع در چهارده هزارگزی باختر ری، سرراه شوسۀ رباط کریم، در جلگه ای معتدل واقع است. جمعیت آن 273 نفر است که دارای مذهب شیعه و زبان فارسی اند. با آب قنات آبیاری میشود. محصولات آن عبارتند ازغلات و صیفی و چغندرقند. شغل اهالی آن زراعت است. راه ماشین رو دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 123)
دهی است جزء دهستان غار، بخش ری شهرستان تهران، واقع در چهارده هزارگزی باختر ری، سرراه شوسۀ رباط کریم، در جلگه ای معتدل واقع است. جمعیت آن 273 نفر است که دارای مذهب شیعه و زبان فارسی اند. با آب قنات آبیاری میشود. محصولات آن عبارتند ازغلات و صیفی و چغندرقند. شغل اهالی آن زراعت است. راه ماشین رو دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 123)
روناس. (ناظم الاطباء). روناس که بدان چیزها سرخ کنند. (از برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). شطیبه گیاهی است که در علاج نواصیر بکار است. (یادداشت مؤلف). رجوع به روناس شود
روناس. (ناظم الاطباء). روناس که بدان چیزها سرخ کنند. (از برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). شُطَیبَه گیاهی است که در علاج نواصیر بکار است. (یادداشت مؤلف). رجوع به روناس شود