جدول جو
جدول جو

معنی شفیره

شفیره
نوزاد برخی جانوران که از نظر ظاهری با موجود بالغ تفاوت دارد و قادر به تولید مثل نیست، لارو، نوچه، کرمینه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شفیره

حفیره

حفیره
گور کنده گودال کنده، کاویده، چاه، گریچه (نقب زیرزمین) گودال مغاک، قبر گور، جمع حفایر (حفائر)
فرهنگ لغت هوشیار

سفیره

سفیره
مونث سفیر باآرش های (سفیر) و گردنبند سیمین، گردنبند زرین
سفیره
فرهنگ لغت هوشیار