جدول جو
جدول جو

معنی شبدع - جستجوی لغت در جدول جو

شبدع
کژدم، زبان
تصویری از شبدع
تصویر شبدع
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خبدع
تصویر خبدع
وزغ درختی از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره پروانه واران که یکساله یا دوساله است و برخی گونه های پایا نیز دارد. برگهایش مرکب از سه برگچه است. گلهایش سفید و یا صورتی رنگند و برخی گونه ها نیز دارای گلهای ارغوانیند و به ندرت دارای گل زرد می باشد گل آذینش خوشه یی کروی است. در حدود 150 گونه از این گیاه شناخته شده که همه مصرف علوفه دارند و جزو گیاهان مرغوب مرتع می باشد رطبه برسیم برسیم احمر فصفصه شبدر چمنی گل قرمز حندقوقی ذوثلاث الولن ذوخمسه الوان طریفلن شبذر. یا شبدر صحرایی. گونه ای شبدر که دارای برگهای ریز کوچک است و در کنار نهرها و مزارع می روید رجل الرنب ارنبی. یا شبدر عطری. ناخنک یا شبدر گل قرمز. قرنبوش. توضیح با شبدر عطری (ناخنک) اشتباه نشود یا شبدر وحشی. گونه ای شبدر که شباهتی کامل به شنبلیله دارد و جزو شبدرهای خودروی یکساله است و برگهای تازه آن را جزو سبزیهای خوراکی می خورند حند قوقی بری ذرق دیواسپست انده قوقو
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره پروانه واران که یکساله یا دوساله است و برخی گونه های پایا نیز دارد. برگهایش مرکب از سه برگچه است. گلهایش سفید و یا صورتی رنگند و برخی گونه ها نیز دارای گلهای ارغوانیند و به ندرت دارای گل زرد می باشد گل آذینش خوشه یی کروی است. در حدود 150 گونه از این گیاه شناخته شده که همه مصرف علوفه دارند و جزو گیاهان مرغوب مرتع می باشد رطبه برسیم برسیم احمر فصفصه شبدر چمنی گل قرمز حندقوقی ذوثلاث الولن ذوخمسه الوان طریفلن شبذر. یا شبدر صحرایی. گونه ای شبدر که دارای برگهای ریز کوچک است و در کنار نهرها و مزارع می روید رجل الرنب ارنبی. یا شبدر عطری. ناخنک یا شبدر گل قرمز. قرنبوش. توضیح با شبدر عطری (ناخنک) اشتباه نشود یا شبدر وحشی. گونه ای شبدر که شباهتی کامل به شنبلیله دارد و جزو شبدرهای خودروی یکساله است و برگهای تازه آن را جزو سبزیهای خوراکی می خورند حند قوقی بری ذرق دیواسپست انده قوقو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبیع
تصویر شبیع
بخرد مرد، والاتبار مرد، پرزدار، سختباف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفدع
تصویر شفدع
غوک سبز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبدع
تصویر مبدع
کسی که چیزی را کشف و آشکار کند، کسی که چیز تازه ای بیاورد یا کاری بکند که نمونه و سرمشق از دیگران نگرفته باشد، سازندۀ چیزی بی مثل و بی نظیر، پدید آورندۀ هست از نیست، هستی بخش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبدر
تصویر شبدر
گیاهی خودرو یا کاشتنی با سه برگچۀ گرد که معمولاً به مصرف خوراک دام می رسد، کرپا، هلندوز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبدع
تصویر مبدع
اختراع کننده، آفریننده اختراع شده، آفریده
فرهنگ لغت هوشیار
((شَ دَ))
گیاهی است از تیره پروانه واران که یکساله یا دوساله است و برخی گونه های پایا نیز دارد. برگ هایش مرکب از سه برگچه است. گل هایش سفید یا قرمز یا صورتی است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبدع
تصویر مبدع
((مُ دِ))
کسی که چیز تازه ای بیاورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بدع
تصویر بدع
چیز تازه
فرهنگ لغت هوشیار
سیری پری، ستبری ساغ پای، به ست ون آمدن ستوهیدن سیر رودرروی گرسنه سیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدع
تصویر بدع
بدعت، چیز نو پیدا شده که سابقه نداشته باشد، رسم و آیین نو، سنت تازه که برخلاف دستور دین جعل شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدع
تصویر بدع
((بِ))
تازه، نوآیین، جمع ابداع، بدع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شبع
تصویر شبع
((شَ بَ))
سیری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شبع
تصویر شبع
سیر شدن، سیری
فرهنگ فارسی عمید