دهی از دهستان تفرش بخش طرخوران شهرستان اراک. دارای 400 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات، بنشن، پنبه، انگور و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی از دهستان تفرش بخش طرخوران شهرستان اراک. دارای 400 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات، بنشن، پنبه، انگور و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
قلعۀ شاها نام قلعه ای است که هولاکوخان اموال و خزاین خود را در آنجا نهاده بود، (تاریخ غازان ص 182)، حمداﷲ مستوفی و نیز حافظ ابرو گوید: چون آب دریاچه ارمیه (طروج یا طسوج) پایین میرود جزیره آن دریاچه که شاها نام دارد به صورت شبه جزیره درمی آید و در آن جزیره قلعۀ بزرگی است بر فراز کوهی و قبر هولاکو و دیگر سرداران مغول در آنجاست، از قلعۀ شاها در قرن سوم هجری نیز نام برده شده است و ابن مسکویه در جایی که حوادث زمان متوکل خلیفۀ عباسی نوۀ هارون الرشید را نقل میکند گوید: شاها و (یکدود) دو قلعه بود در تصرف سرکردگان یاغی آن نواحی، در قرن هفتم هولاکو بتجدید بنای قلعۀ شاها که حافظ ابرو آن را قلعۀ تلای دریاچه ارمیه نامیده فرمان داد و خزاین و غنایمی که از غارت بغداد و دیگر ممالک خلافت بچنگ آورده بود در آن قلعه جای داد، بعدها این قلعه مدفن وی گردید و بهمین جهت در زبان فارسی بنام ’گور قلعه’ معروف شد، زمانی که حافظ ابرو، معاصر امیرتیمور تاریخ خود را می نوشت آن محل بکلی خالی از سکنه بود، (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 172)
قلعۀ شاها نام قلعه ای است که هولاکوخان اموال و خزاین خود را در آنجا نهاده بود، (تاریخ غازان ص 182)، حمداﷲ مستوفی و نیز حافظ ابرو گوید: چون آب دریاچه ارمیه (طروج یا طسوج) پایین میرود جزیره آن دریاچه که شاها نام دارد به صورت شبه جزیره درمی آید و در آن جزیره قلعۀ بزرگی است بر فراز کوهی و قبر هولاکو و دیگر سرداران مغول در آنجاست، از قلعۀ شاها در قرن سوم هجری نیز نام برده شده است و ابن مسکویه در جایی که حوادث زمان متوکل خلیفۀ عباسی نوۀ هارون الرشید را نقل میکند گوید: شاها و (یکدود) دو قلعه بود در تصرف سرکردگان یاغی آن نواحی، در قرن هفتم هولاکو بتجدید بنای قلعۀ شاها که حافظ ابرو آن را قلعۀ تلای دریاچه ارمیه نامیده فرمان داد و خزاین و غنایمی که از غارت بغداد و دیگر ممالک خلافت بچنگ آورده بود در آن قلعه جای داد، بعدها این قلعه مدفن وی گردید و بهمین جهت در زبان فارسی بنام ’گور قلعه’ معروف شد، زمانی که حافظ ابرو، معاصر امیرتیمور تاریخ خود را می نوشت آن محل بکلی خالی از سکنه بود، (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 172)
از راویان قسمتی از شاهنامه است و فردوسی حکایت شطرنج از گفتۀ وی روایت کرده است و محتمل است که این کلمه مبدل ماهوی باشد و یا بالعکس، رجوع به مزدیسنا ص 387 و ماهوی شود: چنین گفت فرزانه شاهوی پیر ز شاهوی پیر این سخن یاد گیر، فردوسی
از راویان قسمتی از شاهنامه است و فردوسی حکایت شطرنج از گفتۀ وی روایت کرده است و محتمل است که این کلمه مبدل ماهوی باشد و یا بالعکس، رجوع به مزدیسنا ص 387 و ماهوی شود: چنین گفت فرزانه شاهوی پیر ز شاهوی پیر این سخن یاد گیر، فردوسی
دهی است از دهستان برگشلو بخش حومه شهرستان ارومیه، واقع در 4500گزی شمال خاوری ارومیه و 2هزارگزی شمال شوسۀ گلمانخانه به ارومیه، محلی است که هوای آن معتدل مالاریایی و دارای 470 تن سکنه میباشد. آب راهوا از چشمه و شهرچای تأمین می شود و محصول عمده آن غلات و توتون و انگور و چغندر و حبوب است. پیشۀ مردم کشاورزی و صنایع دستی زنان کشبافی و جوراب بافیست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان برگشلو بخش حومه شهرستان ارومیه، واقع در 4500گزی شمال خاوری ارومیه و 2هزارگزی شمال شوسۀ گلمانخانه به ارومیه، محلی است که هوای آن معتدل مالاریایی و دارای 470 تن سکنه میباشد. آب راهوا از چشمه و شهرچای تأمین می شود و محصول عمده آن غلات و توتون و انگور و چغندر و حبوب است. پیشۀ مردم کشاورزی و صنایع دستی زنان کشبافی و جوراب بافیست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)