جدول جو
جدول جو

معنی شاهول

شاهول
شاغول، گلولۀ فلزی آویخته به نخ که در بنّایی برای امتحان کردن کجی یا راستی پایه و دیوار به کار می برند، شاقول
تصویری از شاهول
تصویر شاهول
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شاهول

شاهول

شاهول
شاغول، شاقول، پاندول ساعت، (از ناظم الاطباء)، هر آلتی که حرکت و نوسانی دارد، (ناظم الاطباء)، رجوع به شاغول و شاقول شود
لغت نامه دهخدا

شاهوی

شاهوی
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر هفتواد یکی از پهلوانان دوران اردشیر بابکان پادشاه ساسانی، نام یکی از راویان شاهنامه
شاهوی
فرهنگ نامهای ایرانی

داهول

داهول
داحول: پارسی تازی گشته داخول گونه ای از تله و لولوی سر خرمن علامتی که در زراعت و فالیز و مانند آن نصب کنند تا جانوران موذی از آن برهند، علامتی که صیادان در صحرا نزدیک به دام نصب کنند تا جانوران از آن برمند و بسوی دام آیند و گرفتار شوند
فرهنگ لغت هوشیار

شاغول

شاغول
گلوله ای است فلزی که باریسمان از گونیا بیاویزند تا بدان راستی و کجی دیوار یا پایه بنا را معلوم کنند توسط بنایان
فرهنگ لغت هوشیار