جدول جو
جدول جو

معنی شاهبور - جستجوی لغت در جدول جو

شاهبور
(هََ)
سابور. معرب شاهپور. (از معرب جوالیقی 194). و نیز رجوع به شابور، شاپور و شاهپور شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاهسار
تصویر شاهسار
(پسرانه)
نام یکی از شاعران دربار سامانیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهمیر
تصویر شاهمیر
(پسرانه)
امیر شاه، شاه (فارسی) + میر (عربی)، نام برادر میرک بیگ وزیر شاه اسماعیل صفوی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهپور
تصویر شاهپور
(پسرانه)
پسر شاه، شاهزاده، نام چند تن از شاهان ساسانی، شاپور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شابهار
تصویر شابهار
(پسرانه)
نام دشتی در نواحی کابل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شادبهر
تصویر شادبهر
(دخترانه)
آنکه از شادی بهره دارد، خوشحال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاه پر
تصویر شاه پر
(پسرانه)
شهپر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهباز
تصویر شاهباز
(پسرانه)
شهباز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهروز
تصویر شاهروز
(پسرانه)
نام پسر شاه بهرام پادشاه کشمیر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهفور
تصویر شاهفور
(پسرانه)
شاپور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهسون
تصویر شاهسون
(پسرانه)
شاه دوست، شاه + سون (به نیکی تعریف کننده)، نام چند طایفه از طوایف ترک در ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهکار
تصویر شاهکار
(پسرانه)
کار شاهانه، برجسته، ممتاز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهپور
تصویر شاهپور
پسر شاه، شاهزاده
فرهنگ فارسی عمید
(وِ)
دهی از دهستان چهار فریضه بخش مرکزی شهرستان بندرانزلی. دارای 570 تن سکنه. آب آن از چاه. محصول آن برنج و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
به قول عمرانی جایی است در مصر، (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(شَ هََ)
زن کلان سال با اندک قوت. (از اقرب الموارد) (آنندراج). شهبره. (منتهی الارب). رجوع به شهبره شود، گنده پیر فانی. شهبره. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
شاهپور، شهفور، امام طاهر بن محمد اسفراینی، شهیر به شاهفور ابوالمظفر، شافعی مذهب و مفسر و متکلم بوده، وی بسال 471 هجری قمری درگذشته است، از اوست: تاج التراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم، التبصرفی الدین و تمییز الفرقه الناجیه عن الفرق الهالکین، (از معجم المؤلفین ج 5 ص 38) (از تاریخ ادبیات دکتر صفا ج 2 ص 903)
لغت نامه دهخدا
بندر شاهپور بندری است در خوزستان ایران که لنگرگاه جدید کشتیها است و راه آهن سرتاسری ایران از آنجا شروع میشود، نام سابق آن خورموسی بوده است، (از فرهنگ نظام)، رجوع به بندرشاپور شود
نام یکی از بخشهای سه گانه شهرستان خوی، و آن از 7 دهستان و 133 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته است، سکنۀ آن با جمعیت نفوس قصبه در حدود 30950 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
پور شاه، پسر شاه، فرزند نرینۀ شاه، شاهزاده،
اطلاقی که در عصر پهلوی فرزندان شاه را کردندی بجای شاهزاده، (از فرهنگ نظام)، رجوع به شاپور شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز، دارای 60 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن غلات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاهسون
تصویر شاهسون
یک فرد از ایل شاهسون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهبلوط
تصویر شاهبلوط
پارسی تازی گشته شاهبلوت ازگیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
گونه ای توت که ارتفاعش بین 4 تا 10 متر است و آن گیاهان مرغوب میوه دار است و دارای شاخه های متعدد می باشد، اصل آن از ایرانست و از این کشور به آسیای صغیر و اروپا برده شده. برگهایش قلبی شکل و دندانه دار و رنگش سبز تیره است. گلهایش منفرد الجنس و بر روی یک پایه اند میوه شاه توت بزرگتر ار توت سفید و رنگش قرمز تیره یا ارغوانی و مزه اش ترش و شیرین و مطبوع است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهدوش
تصویر شاهدوش
خوبرو، زیبا
فرهنگ لغت هوشیار
رود بزرگ رودخانه بزرگ رودخانه عظیم، رود بزرگ ساز سیم بزرگ آلات موسیقی تار بمی که در اکثر سازها بندند مقابل نوعی ساز شهرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهسوار
تصویر شاهسوار
سوار دلاور، بهادر پهلوان جنگجو، مرکب شاه مرکوب شاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهورد
تصویر شاهورد
خرمن ماه هاله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهکار
تصویر شاهکار
کار بزرگ، کار بی مزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهلوک
تصویر شاهلوک
میوه ای است زرد رنگ شبیه به زردالو آلوگرده اجاص اصفر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهوار
تصویر شاهوار
درخور شاه لایق شاه شاهانه: در شاهوار، هر چیز نیک خوب و گرانمایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهپور
تصویر شاهپور
پسر شاه شاهزاده، شاپور
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته شاهباز شهباز ازمرغان شکاری گونه ای باز که به رنگهای زرد خرمایی یا خرمایی تیره و سفید فام دیده میشود ولی بیشتر نوع سفید رنگ آن را بدین نام خوانند و رنگهای دیگر را غالبا بنام طرلان و قوش و باز نامند. این پرنده جزو شکاریان زرد چشم و اندامی بسیار شکیل و زیبا دارد. پنجه و منقارش پر قدرت و قوی است و چون به آسانی اهلی میشود جزو پرندگان شکاری مورد توجه شکارچیان است. محل زندگی شاهباز بیشتر در دشت های سیبری و قسمتهای شمالی چین و ترکستان است و در اواخر شهریور ماه مهاجرت کرده و دسته هایی از آن به کشور ما نیز وارد می شوند و اواسط اسفند ماه به موطن اصلی خود باز می گردند. محل استراحت و خوابگاه این پرنده بیشتر بر روی درختان متوسط القامه و شاخه های قوی و محکم است شهباز تیقون توغان طرلان باز فید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهپور
تصویر شاهپور
پسر شاه، شاهزاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاهبو
تصویر شاهبو
((ی))
بوی عنبر، عنبر، بوی مشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاهبرگ
تصویر شاهبرگ
آتو
فرهنگ واژه فارسی سره