ملک ماران، ماری است درازای دو بدست تا سه بدست، و بر سر او نشانی چون اکلیلی یعنی تاجی، و سر او تیز چون اکلیلی یعنی تاجی، و سر او تیز باشد و چشم او سرخ و لون او بسیاهی و زردی زند، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
دهی از دهستان دینور بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان، دارای 365 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن حبوبات، توتون و میوه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) دهی از دهستان علمدار گرگر بخش جلفای شهرستان مرند، دارای 250 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات و پنبه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) دهی از بخش گوران شهرستان شاه آباد، دارای 260 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن غلات و میوه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
جایی است در کوهستان افرائیم که تولع در آن سکونت میورزید، (سفرداوران 10: 1 و2) بزعم شوارتز در نزدسنور بر تلی که تخمیناً 6 میل بشمال سامره است واقعمبیاشد لکن فاندافلد گوید: که در نرد صمر است که درجنوب شرقی نابلس واقع میباشد، (قاموس کتاب مقدس) شهری در کوهستان یهود (صحیفۀ یوشع 15: 48) و دور نیست که همان صومره باشد که در مغرب دبیر واقع است، (قاموس کتاب مقدس)