جدول جو
جدول جو

معنی شاسع - جستجوی لغت در جدول جو

شاسع
بعید، دور
تصویری از شاسع
تصویر شاسع
فرهنگ لغت هوشیار
شاسع
دور، بعید، منزل دور
تصویری از شاسع
تصویر شاسع
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاسعه
تصویر شاسعه
شاسع، دور، بعید، منزل دور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاسع
تصویر خاسع
خسیس ترین قوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاسع
تصویر تاسع
نهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شائع
تصویر شائع
رواک زندک آشکارا بون هنباز (سهم مشترک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایع
تصویر شایع
ظاهر و فاش و آشکارا، منتشر و معروف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانع
تصویر شانع
قبیح کننده، زشت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاسب
تصویر شاسب
باریک لاغر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارع
تصویر شارع
طریق، راه بزرگ، راهنما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شافع
تصویر شافع
خواهش کننده، خواهشگر
فرهنگ لغت هوشیار
قاب و اسکلت بندی فولادی که بر فنرها تکیه دارد و روی چرخها استوار است و موتور و اطاق اتومبیل بر روی آن جای دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاسف
تصویر شاسف
مشک خشک، پوست بر استخوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شافع
تصویر شافع
شفاعت کننده، خواهشگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واسع
تصویر واسع
فراخ، گشاد، گشایش دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شارع
تصویر شارع
مفرد واژۀ شوارع، راه بزرگ، شاه راه، راه راست، خیابان، صاحب شرع، راهنما
شارع عام: راه و کوچه ای که همه کس از آن عبور کنند
شارع مقدس: پیغمبر اسلام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شایع
تصویر شایع
ویژگی آنچه در افواه مردم پراکنده و منتشر شود، گسترش یافته، پراکنده، منتشرشونده مثلاً بیماری شایع، مورد قبول همه، رایج، ویژگی آنچه همه را دربر گیرد، فراگیر، مشهور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاست
تصویر شاست
هوبره، پرنده ای وحشی حلال گوشت و بزرگ تر از مرغ خانگی با گردن دراز و بال های زرد رنگ و خالدار، حباری، چرز، جرز، جرد، ابره، تودره،
کودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاسع
تصویر لاسع
نیش زننده گزنده گزنده نیش زننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسع
تصویر ناسع
گردن دراز، برآمده، خروسه نابریده: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واسع
تصویر واسع
مکان و جایگاه وسیع و فراخ و پهناور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاسع
تصویر تاسع
((س ِ))
نهم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شافع
تصویر شافع
((فِ))
شفاعت کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاسی
تصویر شاسی
چهارچوب، قاب، اسکلت اصلی اتومبیل که بخش های دیگر روی آن سوار می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شارع
تصویر شارع
((رِ))
آورنده دین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شارع
تصویر شارع
راه، خیابان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شایع
تصویر شایع
((یِ))
فاش، آشکار، پراکنده، رایج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لاسع
تصویر لاسع
((س))
گزنده، نیش زننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واسع
تصویر واسع
((س))
گشایش دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاسع
تصویر تاسع
نهم، نهمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاسی
تصویر شاسی
چهارچوبه، قاب، آهن بندی زیر اتومبیل که قسمت های دیگر روی آن قرار می گیرد، در کشاورزی گلخانۀ زیرزمینی با سقف شیشه ای که به منظور تهیۀ نشا و زیاد کردن قلمه و نیز نگهداری گیاهان در زمستان به کار می رود، در موسیقی شستی، در هنر عکاسی قاب چهارگوشه ای که فیلم های تخت عکاسی را در آن نگاه می دارند و به مانع رسیدن نور به فیلم می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاس
تصویر شاس
بدخوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاع
تصویر شاع
آشکار، پراکنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شسع
تصویر شسع
مانده داراک، بند کفش، کناره کنار جای، تنگ زمین تنگ گجای تنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شسع
تصویر شسع
بند کفش، دوال کفش
فرهنگ فارسی عمید