- شاسع
- بعید، دور
معنی شاسع - جستجوی لغت در جدول جو
- شاسع
- دور، بعید، منزل دور
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شاسع، دور، بعید، منزل دور
خسیس ترین قوم
نهم
رواک زندک آشکارا بون هنباز (سهم مشترک)
ظاهر و فاش و آشکارا، منتشر و معروف
قبیح کننده، زشت کننده
باریک لاغر
طریق، راه بزرگ، راهنما
خواهش کننده، خواهشگر
قاب و اسکلت بندی فولادی که بر فنرها تکیه دارد و روی چرخها استوار است و موتور و اطاق اتومبیل بر روی آن جای دارد
مشک خشک، پوست بر استخوان
شفاعت کننده، خواهشگر
فراخ، گشاد، گشایش دهنده
مفرد واژۀ شوارع، راه بزرگ، شاه راه، راه راست، خیابان، صاحب شرع، راهنما
شارع عام: راه و کوچه ای که همه کس از آن عبور کنند
شارع مقدس: پیغمبر اسلام
شارع عام: راه و کوچه ای که همه کس از آن عبور کنند
شارع مقدس: پیغمبر اسلام
ویژگی آنچه در افواه مردم پراکنده و منتشر شود، گسترش یافته، پراکنده، منتشرشونده مثلاً بیماری شایع، مورد قبول همه، رایج، ویژگی آنچه همه را دربر گیرد، فراگیر، مشهور
هوبره، پرنده ای وحشی حلال گوشت و بزرگ تر از مرغ خانگی با گردن دراز و بال های زرد رنگ و خالدار، حباری، چرز، جرز، جرد، ابره، تودره،
کودن
کودن
نیش زننده گزنده گزنده نیش زننده
گردن دراز، برآمده، خروسه نابریده: زن
مکان و جایگاه وسیع و فراخ و پهناور
چهارچوب، قاب، اسکلت اصلی اتومبیل که بخش های دیگر روی آن سوار می شود
راه، خیابان
نهم، نهمی
چهارچوبه، قاب، آهن بندی زیر اتومبیل که قسمت های دیگر روی آن قرار می گیرد، در کشاورزی گلخانۀ زیرزمینی با سقف شیشه ای که به منظور تهیۀ نشا و زیاد کردن قلمه و نیز نگهداری گیاهان در زمستان به کار می رود، در موسیقی شستی، در هنر عکاسی قاب چهارگوشه ای که فیلم های تخت عکاسی را در آن نگاه می دارند و به مانع رسیدن نور به فیلم می شود
بدخوی
آشکار، پراکنده
مانده داراک، بند کفش، کناره کنار جای، تنگ زمین تنگ گجای تنگ
بند کفش، دوال کفش