جدول جو
جدول جو

معنی سینوگر - جستجوی لغت در جدول جو

سینوگر
شناگر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سینار
تصویر سینار
(پسرانه)
سنباد، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی و از سرداران سپاه بهرام چوبینه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سیفور
تصویر سیفور
(دخترانه)
پارچه ابریشمی لطیف و ظریف
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بینور
تصویر بینور
(دخترانه)
دیدنی (نگارش کردی: بینهوهر)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زین گر
تصویر زین گر
کسی که زین اسب می سازد، زین ساز، سراج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سگنگور
تصویر سگنگور
تاجریزی، گیاهی پایا علفی پرشاخه و بالارونده با برگ های پهن و دندانه دار، گل های سفید و میوه های ریز و سرخ رنگ شبیه دانۀ انگور که در کنارۀ جنگل ها و ساحل رودخانه ها می روید و بلندیش تا دو متر می رسد، جوشاندۀ ساقه های آن در طب قدیم به عنوان معرق و تصفیه کنندۀ خون در طب به کار می رفته، انگور روباه، روباه رزک، روباه رزه، روباه تربک، روس انگروه، روس انگرده، سکنگور، سگ انگور، روپاس، بارج، پارج، اورنج، اولنج، عنب الثعلب، لما، ثلثان، تاجریزی پیچ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیانور
تصویر سیانور
نمک اسیدسیانیدریک که سمی مهلک است و جهت ساختن مواد حشره کش، استخراج طلا و در آبکاری به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیم گر
تصویر سیم گر
کسی که آلات و ادواتی از نقره می سازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سکنگور
تصویر سکنگور
مخفف سرکه انگور، سرکه، مخفف سگ انگور،
تاجریزی، گیاهی پایا علفی پرشاخه و بالارونده با برگ های پهن و دندانه دار، گل های سفید و میوه های ریز و سرخ رنگ شبیه دانۀ انگور که در کنارۀ جنگل ها و ساحل رودخانه ها می روید و بلندیش تا دو متر می رسد، جوشاندۀ ساقه های آن در طب قدیم به عنوان معرق و تصفیه کنندۀ خون در طب به کار می رفته، انگور روباه، روباه رزک، روباه رزه، روباه تربک، روس انگروه، روس انگرده، سگنگور، سگ انگور، روپاس، بارج، پارج، اورنج، اولنج، عنب الثعلب، لما، ثلثان، تاجریزی پیچ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لینوفر
تصویر لینوفر
نیلوفر، گیاهی با گل های شیپوری و کبودرنگ که مانند پیچک به اشیای مجاور خود می پیچد و بالا می رود
فرهنگ فارسی عمید
(چینْ)
چینور. راست. (فرهنگ شعوری ج 1 ص 347)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
میناکار. کسی که شغل میناکاری دارد. از عالم (از قبیل) شیشه گر. (آنندراج). کسی که با ماده ای از جنس شیشه و چینی کبودرنگ بر فلزات و جز آن نقش و نگار کند. (از فرهنگ نظام). کسی که میناهای ملون را آب کرده بر ظرف طلا یا نقره کار کند و بدل رنگهای جواهر نماید. (انجمن آرا) :
بوالعجب میناگری کز یک عمل
بست چندین خاصیت را بر زحل.
مولوی.
، کیمیاگر. (جهانگیری) (برهان) (ناظم الاطباء). اکسیرسازنده. صاحب اکسیر:
لطف تو خواهم که میناگر شود
این زمان این تنگ هیزم زر شود.
مولوی.
جمله پاکیها از آن دریا برند
قطره هایش یک بیک میناگرند.
مولوی (مثنوی چ نیکلسون دفتر پنجم ص 119)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
کینه و عداوت تیز و افزون. (آنندراج). انتقام کشنده. منتقم. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(سَ گَ)
مخفف سگ انگور است و آن میوه ای باشد بمقدار فلفل و آن سرخ و سیاه رنگ نیز میباشد و بتازی عنب الثعلب گویند و در فرهنگ سروری به معنی سپستان هم آمده. (آنندراج) (برهان). عنب الثعلب. (دهار) (انجمن آرا). میوه ای باشد بمقدار فلفلی که سرخ و سیاه رنگ باشد و بوتۀآن یک گز بلند شود و برگ آن شبیه به برگ توت است لیکن کوچکتر از توت بود و آن را بتازی عنب الثعلب گویند. (جهانگیری). تاجریزی. عنب الثعلب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَدَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. دارای 128 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات، شلغم و زعفران. شغل اهالی زراعت وقالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(یَهْ گَ)
محیل ظالم. فاجر:
زآنکه این مشتی دغل باز سیه گر تا نه دیر
همچو بید پوده می ریزند در تحت التراب.
عطار.
سیه چشم و سیه زلف و سیه دل
سیه گر بود پوشیده سیاهی.
عطار
لغت نامه دهخدا
(گَ)
سازنده. مغنی. مطرب. (ناظم الاطباء). چرگر. شادی. (یادداشت مؤلف). اما کلمه ظاهراً صورت دگرگون شدۀ خنیاگر است
لغت نامه دهخدا
تصویری از سخنور
تصویر سخنور
گوینده، شاعر، ادیب
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی مغ لاتینی کپوس زبانزد انگارشی (ریاضی) به طور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سینور
تصویر سینور
مرز حد، آن سوی ماورا
فرهنگ لغت هوشیار
پیچک، محموده، نیلوفر باغی. نیلوفر آبی. گیاهی است از تیره نیلوفر های آبی که نزدیک به تیره آلاله ها است این گیاه آبزی است و در مناطق گرم و معتدل میروید برگهایش قلبی شکل و مسطح و دارای دمبرگ طویل است و برگها در سطح آب شناورند این گیاه را غالبا بعنوان یک گیاه زینتی در استخرها و حوضچه ها میکارند. ساقه خزنده این گیاه که درکف برکه و حوضچه ها میخزد و بعنوان قابض در تداوی بکار میرود و از دانه های این گیاه نیز جهت جلوگیری از ازدیاد قوه باء مصرف کنند: نیلوفر آبی معمولی. توضیح گل آب یکی از اقسام این گیاه است که دارای گلهای رنگین است. توضیح، برخی کتب نیلوفر آبی را بنام آلاله آبی نیز نام برده اند باید توجه داشت که اشتباه است و آلاله آبی یکی از گونه های آلاله است و جز نیلوفر آبی است. یا نیلوفر بزرگ. گونه ای نیلوفر آبی که در برکه ها و حوضچه های نواحی گرم میروید برگهای این گونه نیلوفر آبی دارای پهنه وسیع جالب توجهی هستند بطوریکه قطر پهنه برگهایش تا 2 متر هم میرسد لبه برگهایش که مانند دایره وسیعی بر سمطح آب قرار میگیرند بطرف بالا برگشته است همین برگشتگی لبه برگهای این گیاه بطرف بالا با توجه بوسعت پهنه برگها حالت یک قایق کوچک مدوری را به برگهای این گیاه داده است بطوریکه میتواند وزن یک طفلی را که بر روی آن قرار گیرد تحمل کند گلهایش نیز نسبتا بزرگ و دارای گلبرگهای فراوانی هستند. رنگ گلبرگهای محیط گل سفید است و هرچه بطرف مرکز گل متوجه شویم رنگ گلبرگها متمایل به قرمز میشود میوه اش کروی شکل و خار دار است و دانه هایش محتوی نشاسته فراوان هستند و خوراکی میباشد از این جهت باین گیاه ذرت آبی نیز نامیده اند: مکتوریا ریجیا ذرت آبی. یا نیلوفر سفید. یکی از گونه های نیلوفر آبی که دارای گلهای سفید است: حشیشه السمک. یا نیلوفر معمولی. نیلوفر آبی. یا نیلوفر هندی. گیاهی است از تیره نیلوفر های آبی که گلهایش شبیه نیلوفر آبی معمولی دارد برگها و گلهایش بر خلاف نیلوفر آبی معمولی از سطح آب در حدود یک متر بالاتر قرار میگیرند دو گونه از این گیاه شناخته شده یک گونه از آن دارای گلهای زرد رنگ است و خاص مناطق گرم آمریکایی جنوبی است و گونه دیگر آن دارای گلهای سفید یا قرمز است و در مناطق گرم آسیا و اروپا میروید. دانه های محتوی ذخائر غذایی فراوانند و بنام باقلای مصری موسومند: باقلای مصری الفول المصری. یا نیلوفر باغی. گونه ای نیلوفر (پیچک) که بیشتر بنام لبلاب موسوم استاین گیاه خود رو است و بسرعت تکثیر مییابد گلهایی برنگ سفید یا گلی دارد و دراکثر نقاط ایران در مزارع و باغچه ها میروید و نموش نیز سریع است. این گیاه چنانچه در زمینی بروید که اطرافش گیاه و یا تکیه گاهی نباشد روی زمین میخزد ولی همینکه به تکیه گاه و یا گیاه دیگری رسید دور آن می پیچد و از آن بالا میرود. از برگهایش بعنوان سبزی آش استفاده میکنند و بعلاوه خوراک خوبی نیز جهت دام ها میباشد ولی این گیاه زیان زیادی بمزارع (خصوصا غلات و کتان و شاه دانه) میزند جلوگیری میکند. ریشه کن ساختن این گیاه هم خیلی دشوار است زیرا ریشه های نازکش در اعماق زمین فرو میروند و از هر تکه کوچک آن یک پیچک تازه میروید: نیلوفر حشیشه مهبوله لوایه پیچک باغی لبلاب طربوش الغراب قهقهه لبینه عصب صغیر لبلاب صغیر علیق مداد بورطخیله. یا نیلوفر پیچ هندی. گونه ای نیلوفر (پیچک) که دارای ساقه خزنده است و برگهایش پوشیده از کرک و گلهایی برنگهای زیبای ارغوانی یا بنفش یا سفیدرنگ دارد که بصورت خوشه مجتمع میباشند منشا اصلی این گیاه آمریکای مرکزی است ولی در شمال آفریقا و فرانسه نیز کشت میشود رشته های متورم این گیاه دارای 40 درصد مواد نشاسته ای و 20 درصد قند های مختلف و 4 درصد مواد پروتیدی است از این جهت مورد تغذیه قرار گرفته و نظیر سیب زمینی از آن استفاده میشود در جنوب ایران (بلوچستان) نیز گونه هایی از این گیاه میروید و اهالی بنام گجر لاهوری مینامند حب النیل عجب قرطم هندی حسن الساعه حب العجب دمه العشاق مرجایی زیرکی عجب گیاه چهار مرجه گجر لاهوری. یا نیلوفر صحرایی. یکی از گونه های نیلوفر باغی است که پایااست و ساقه بالا رونده و پیچیده دارد و گلهایش سفید رنگند و بزرگی گلها بین 3 تا 4 سانتی متر است و در اکثر مزارع و بیابانها بحالت وحشی میروید: لبلاب کبیر پیچک صحرایی اقسیان حبل المساکین عشاق الشجر عصب بد سغان بد شغان بد اسقان بد شگان بد سکان کف الکلب راحه الکلب. یا نیلوفر فرنگی. انواع نیلوفر که در عهد ناصر الدین شاه قاجار از اروپا به ایران وارد کردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میناگر
تصویر میناگر
آنکه میناکاری کند میناساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لینوفر
تصویر لینوفر
نیلوفر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کین گر
تصویر کین گر
انتقام کشنده منتقم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیانور
تصویر سیانور
سمی است شدید جهت ساختن حشره کش و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است علفی و یکساله از تیره بادمجانیان که در حقیقت یکی از گونه های تاجریزی محسوب میشود. ارتفاعش در حدود نیم متر و در کنار گردابها و اراضی مزروع اغلب نقاط اروپا و هندوستان و آمریکای شمالی و ایران (خراسان) میروید. ریشه اش مایل به سفید و ساقه اش راست و برگهایش بیضوی و کامل و کم و بیش دندانه دار و سبز تیره است. گلهای آن کوچک و سفید است. میوه سگ انگور کروی شکل است و پس از رسیدن بنفش تیره میشود عنب الثعلب تاجریزی سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سینیور
تصویر سینیور
((یُ))
از لقب ها و عنوان های اشرافی اروپایی، ارباب، آقا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سینور
تصویر سینور
مرز، حد، ماوراء، آن سو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیانور
تصویر سیانور
نمک اسید سیانیدریک، سمی است خطرناک که برای ساختن مواد حشره کش و نیز در آبکاری برقی به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخنور
تصویر سخنور
واعظ
فرهنگ واژه فارسی سره
مار سیاه
فرهنگ گویش مازندرانی
شناگر
فرهنگ گویش مازندرانی
آب بند کوچک که جهت شنا کردن مناسب باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
شالی کار
فرهنگ گویش مازندرانی
سناتور
دیکشنری اردو به فارسی