جدول جو
جدول جو

معنی سوابی - جستجوی لغت در جدول جو

سوابی
(سَ)
جمع واژۀ سابیاء. رجوع به سابیاء شود
لغت نامه دهخدا
سوابی
جمع سابیاء، زهپوسته ها یارک ها
تصویری از سوابی
تصویر سوابی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سواری
تصویر سواری
سوار شدن، عمل سوار شدن بر مرکب، مقابل باری، اسب و استر و هر مرکبی که بر آن سوار شوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سحابی
تصویر سحابی
تودۀ ابر مانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سواقی
تصویر سواقی
ساقیه، ساقی، نهر کوچک، جوی خرد، آبراهه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوابق
تصویر سوابق
سابقه ها، پیشینه ها، جمع واژۀ سابقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوابی
تصویر خوابی
خابیه، خم، خمره، سبو
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
جمع واژۀ ساباط. رجوع به ساباط شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سواخی
تصویر سواخی
آب و گل تنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوابغ
تصویر سوابغ
جمع سابغه، زره های گشاد زره های فراخ
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ساقیه، خرجوی ها، کناد ها (قنوات)، تالاب ها جمع ساقیه بر که ها، جویها نهرها، قناتها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوابح
تصویر سوابح
جمع سابحه، نوندان تیزتگان اسپان تند رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوابق
تصویر سوابق
جمع سابقه
فرهنگ لغت هوشیار
ابری منسوب به سحاب ابری. یا ستارگان سحابی. تعداد بسیار از ستارگان که بصورت ابری با نور سفید در آسمان دیده میشوند مهمترین این گروه کهکشان است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوابی
تصویر بوابی
دربانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوابیط
تصویر سوابیط
جمع ساباط، سایبان ها گذرپوش ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوابق
تصویر سوابق
((سَ بِ))
گذشته ها، سر گذشت ها. جمع سابقه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سواری
تصویر سواری
((س َ))
سوار بودن، تسلط، چیرگی، اتومبیل های سبک، اتومبیل های غیر از کامیون و باربری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سحابی
تصویر سحابی
((سَ))
منسوب به سحاب، ابری، ابر مانندی متشکل از گازهای بسیار رقیق و کم دما که در اثر نور ستارگان مجاور خود قابل رؤیت می شوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوابق
تصویر سوابق
پیشینه ها، پیشینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سواری
تصویر سواری
Horsemanship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سواری
تصویر سواری
équitation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سواری
تصویر سواری
equitación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سواری
تصویر سواری
기수술
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سواری
تصویر سواری
berkendara kuda
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سواری
تصویر سواری
घुड़सवारी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سواری
تصویر سواری
paardrijden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سواری
تصویر سواری
equitação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سواری
تصویر سواری
equitazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سواری
تصویر سواری
骑术
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سواری
تصویر سواری
jeździectwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سواری
تصویر سواری
верхова їзда
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سواری
تصویر سواری
Reitkunst
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سواری
تصویر سواری
верховая езда
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سواری
تصویر سواری
רכיבה על סוסים
دیکشنری فارسی به عبری