مقابل صعب، آسان، کنایه از کم اهمیت، غیرقابل توجه، مقابل حزن، زمین نرم و هموار سهل ممتنع: در علوم ادبی، نثر خوب که شنیدنش آسان و گفتنش دشوار باشد، شعر خالی از تصنع که گفتن نظیر آن سخت باشد
مقابلِ صعب، آسان، کنایه از کم اهمیت، غیرقابل توجه، مقابلِ حزن، زمین نرم و هموار سهل ممتنع: در علوم ادبی، نثر خوب که شنیدنش آسان و گفتنش دشوار باشد، شعر خالی از تصنع که گفتن نظیر آن سخت باشد
ابن هارون بن رامنوی فارسی الاصل دشت میشانی، حکیم و شاعر و فصیح و شعوبی مذهب و سخت با عرب دشمن. و کتبی بسیار در مثالب عرب نوشته. و ابوعثمان جاحظ به براعت و فصاحت و فضل او مذعن است. و از او در کتابهای خویش حکایت کند. و سهل بن هارون در خدمت مأمون و صاحب خزانه الحکمۀ او بود و کتابی در مدح بخل بنام حسن بن سهل کرد. از کتب اوست: کتاب دیوان الرسائل کتاب ثعله و عفرا بر مثال کلیله و دمنه. کتاب الهذلیه و المخزومی. کتاب الضربین. کتاب النمر و الثعلب. کتاب الوامق و العذراء. کتاب ندود و دود. کتاب اسباسیوس فی اتحاد الاخوان. کتاب الغزالین. کتاب ادب اسل بن اسل. کتاب خطاب به عیسی بن ابان در قضاء و کتاب تدبیر الملک و السیاسه. (از ابن الندیم ص 174). رجوع به معجم الادباء ج 4 ص 258 شود)
ابن هارون بن رامنوی فارسی الاصل دشت میشانی، حکیم و شاعر و فصیح و شعوبی مذهب و سخت با عرب دشمن. و کتبی بسیار در مثالب عرب نوشته. و ابوعثمان جاحظ به براعت و فصاحت و فضل او مذعن است. و از او در کتابهای خویش حکایت کند. و سهل بن هارون در خدمت مأمون و صاحب خزانه الحکمۀ او بود و کتابی در مدح بخل بنام حسن بن سهل کرد. از کتب اوست: کتاب دیوان الرسائل کتاب ثعله و عفرا بر مثال کلیله و دمنه. کتاب الهذلیه و المخزومی. کتاب الضربین. کتاب النمر و الثعلب. کتاب الوامق و العذراء. کتاب ندود و دود. کتاب اسباسیوس فی اتحاد الاخوان. کتاب الغزالین. کتاب ادب اسل بن اسل. کتاب خطاب به عیسی بن ابان در قضاء و کتاب تدبیر الملک و السیاسه. (از ابن الندیم ص 174). رجوع به معجم الادباء ج 4 ص 258 شود)
آسان، نرم، زمین نرم سهل العبور: راهی که به آسانی از آن بتوان گذشت، آسان رو (واژه فرهنگستان) سهل العلاج: مرضی که به آسانی بتوان آن را مداوا کرد، آسان چاره (واژه فرهنگستان) سهل الوصول: آن چه که به آسانی به دست آید، آسان رس، آسان یاب (واژه فرهنگستان)
آسان، نرم، زمین ِ نرم سهل العبور: راهی که به آسانی از آن بتوان گذشت، آسان رو (واژه فرهنگستان) سهل العلاج: مرضی که به آسانی بتوان آن را مداوا کرد، آسان چاره (واژه فرهنگستان) سهل الوصول: آن چه که به آسانی به دست آید، آسان رس، آسان یاب (واژه فرهنگستان)
ابن حاتم مکنی به ابوحاتم بصری. محدث است. (کتاب الکنی للدولابی ج 1 ص 141 س 25). محدثان در تاریخ اسلام، نه تنها ناقلان احادیث بلکه حافظان امانت علمی امت اسلامی بودند. آنان در دوران اختلاط احادیث صحیح و جعلی، با تکیه بر معیارهای علمی، به پالایش روایات پرداختند و با دسته بندی آن ها، منابع معتبر را متمایز ساختند. علم رجال و طبقات راویان به همت همین محدثان شکل گرفت و معیارهای دقیق علمی برای نقل روایت تدوین شد.
ابن حاتم مکنی به ابوحاتم بصری. محدث است. (کتاب الکنی للدولابی ج 1 ص 141 س 25). محدثان در تاریخ اسلام، نه تنها ناقلان احادیث بلکه حافظان امانت علمی امت اسلامی بودند. آنان در دوران اختلاط احادیث صحیح و جعلی، با تکیه بر معیارهای علمی، به پالایش روایات پرداختند و با دسته بندی آن ها، منابع معتبر را متمایز ساختند. علم رجال و طبقات راویان به همت همین محدثان شکل گرفت و معیارهای دقیق علمی برای نقل روایت تدوین شد.