جدول جو
جدول جو

معنی سهل

سهل
مقابل صعب، آسان، کنایه از کم اهمیت، غیرقابل توجه، مقابل حزن، زمین نرم و هموار
سهل ممتنع: در علوم ادبی، نثر خوب که شنیدنش آسان و گفتنش دشوار باشد، شعر خالی از تصنع که گفتن نظیر آن سخت باشد
تصویری از سهل
تصویر سهل
فرهنگ فارسی عمید